سفارش تبلیغ
صبا ویژن

/می دانی فرق من با تو چیست؟/

افسران - /می دانی فرق من با تو چیست؟/

فرق من با تو این است که من صورتم را با ریش های مرتب و زیبا آراسته می کنم و تو سعی داری صورتت را با زیر ابرو گرفتن آرایش کنی.

فرق من با تو این است که من وقتی پایم را در خیابان ها می گذارم، وقتی نامحرمی از مقابلم در حال حرکت است، سرم را پایین می اندازم چون آموخته ام باید به شخصیت ها نگریست نه به اشخاص. ولی تو انگار برنامه ی روزانه ات شده که هر روز روی موتور سیکلت در آن خیابان خاص(!) تک چرخ بزنی و ناموس دیگران را دید بزنی.

فرق من با تو این است که من منتظر اینم که رهبرم روزی سخنرانی داشته باشد و بتوانم جدیدترین عکس ها و صوت ها و فیلم های دیدارهایش را ببینم و در گالری رایانه ام ذخیره کنم، ولی تو منتظر آمدن جدیدترین آلبوم رپ و راک و خواننده ها ی زن خارجی و شاید سری جدید آکادمی موسیقی گوگوش هستی.

فرق من با تو این است که شلوار های لی من چسبان و تنگ و بدن نما نیست ولی گویی اگر یکی این ویژگی ها در شلواری موجود نباشد، تو آن را نمی خری.

فرق من با تو این است که من شب ها با صدای به طاها به یاسین علی فانی و دعای عهد و کلیپ های صوتی رهبرم و یک دور صلوات به نیت ظهور امامم به خواب می روم و تو با صدای شاهین نجفی و یاس و... به خواب می روی.

فرق من با تو این است که تو اوقات فراغتت را در فیسبوک و در سایت هایی که خودت می دانی می گذارانی ولی من اوقات فراغتم را با مطالعه ی کتاب و نوشتن مطلب در وبلاگم و وب گردی مفید پر می کنم.

فرق من با تو این است که من روزی پنج بار در خانه ی خدا را می کوبم ولی تو انگار برنامه ی روزانه ات شده که روزی چند بار.......

فرق من با تو این است که من وقتی پشت چراغ قرمز می رسم، پشت خط عابر پیاده ترمز می کنم ولی تو انگار با این همه ادای روشنفکری و حرفبافی در مورد اروپایی ها، هنوز آنقدر فرهنگ نداری که آشغالت را از ماشین بیرون نیندازی.

فرق من با تو این است که من معیارم برای رفاقت با دیگران کسی است که ایمانم را بیشتر میکند، ولی تو با کسی رفاقتت بیشتر می شود که باحال تر و پر ادا تر باشد.

آری برادرم! فرق های ما این هاست و شاید خیلی بیشتر از این ها باشد و همین فرق هاست که بهشت و جهنم ما را مشخص می کند.



برچسب‌ها: امام خامنه ای | جنگ نرم | خودارضایی | حرف حساب | نماز | امام مهدی(عج)
[ سه شنبه 93/5/21 ] [ 11:26 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/دلم برای امام زمان می سوزد.../

میخواهم کمی از مردم کوفه برایتان بگویم. می شناسیدشان که...

وقتی برای امام حسین نامه نوشتند و پای نامه هاشان را با خونشان امضا کردند، می توانستی اشک شوق را که در چشم هایشان حلقه زده بود، ببینی....

عاشقانه منتظر امام "غایب"شان بودند...

در سرتاسر نامه هایشان واژه ی "العجل" هویدا بود...

در نامه هایشان نوشته بودند که بیا که در اینجا درخت های سرسبز و گلهای خوشبو منتظرند تا قدم هایت را بدرقه کنند. 

ولی خیلی نگذشت که انگار نامه هایشان یادشان رفت.

همان هایی که روزی "العجل" می گفتند و برای حضور و ظهور امامشان دست به دعا داشتند، در سپاه عمر سعد قرار گرفته بودند.

برخی هایشان حتی سنگی برداشته بودند به امید اینکه آن را به صورت امام بزنند.

همان امامی که خواستار تعجیل در دیدارش بودند.

آه....

raghs

همه ی این ها را گفتم که بگویم یادمان باشد که تاریخ تکرار می شود.

دیگر حالا انگار  رقصیدن دختران و پسران جلوی هزاران چشم حریص و هیز منعی ندارد...... دیگر انگار پخش موسیقی حرام با صدای بلند جزو مستحبات نیمه شعبان است .... خب میلاد امام زمان است دیگر..... باید شاد باشیم....

خدا کند کسانی که اینکار ها را می کنند، فقط ناآگاه باشند، مغرض نباشند. در پی مقصودی نباشند....

دلم برای امام زمان می سوزد که این شادی های همراه با ابتذال را به پای میلاد او می گذارند..... 

خواهرم......

برادرم.......

با توام.... با خودت... با تو که به خاطر میلاد امام زمان از خانه بیرون آمده ای و می رقصی و ترانه ی حرام پخش میکنی....

تو مگر نمی گویی که برای شادی امام زمان داری می رقصی؟؟؟؟

آیا امام زمان از این کارت راضی است؟؟؟؟؟؟

آیا با رقصیدن جلوی چشم هزاران نامحرم، لبخند امام زمان را احساس میکنی؟؟؟؟

فکر نمی کنی که ممکن است تو هم مثل مردم کوفه بشوی و وقتی امامت آمد، با سنگی به پیشانی اش بزنی؟؟؟؟؟؟

اگر می خواهی برقصی و به قول خودت شاد باشی، این کار را به حساب میلاد امام زمان نگذار....

.

.

.

و در پایان سخنی با امام زمان:

 یک کلام

شرمنده ایم...

 

پ.ن: گاهی تکرار خوب است...



برچسب‌ها: امام مهدی(عج) | نامه به معصومین | حرف حساب
[ جمعه 93/3/23 ] [ 2:50 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/انصاف هم چیز خوبی است.../

انصاف هم چیز خوبی است. در این 25 سال یک مراسم شایسته هم برای تجلیل از زحماتت گرفته نشد. در این 25 سال یک مستند درخور زحمات و تلاش هایت هم برای بزرگداشت شخصیتت ساخته نشد. گویی عادت کرده ایم که چیزی را از دست بدهیم و آنگاه ذکر نیکی هایش کنیم!

همگی ما انگار عادت کرده ایم که 14 خرداد را فقط برای امام فقید و عزیزمان عزا بگیریم و فراموشمان بشود که 25 سال پیش در همین روزها علاوه بر رحلت امام چه اتفاق تاریخی و سرنوشت سازی افتاد.

یادمان رفته که در همان روزها بزرگترین بار یک کشور بر دوش مردی گذاشته شد که هنوز هم که هنوز است با صلابت و اقتدار و جانانه از این مرز و بوم دفاع می کند و پرچم برافراشته ی اسلام را به دست گرفته است تا روزی به صاحب پرچم بسپارد.

افسران - /در برابر سفید شدن تک تک ریش هایش مسئولیم..../

آقا جان! یادمان رفته که در عین حال که رحلت جانگداز پدرمان را به هم تسلیت می گوییم، آغاز به رهبری رسیدنت را نیز گرامی بداریم از تو یادی بکنیم.

وقتی تکه های پازل انقلاب را کنار هم می چینم و حوادثی مثل کوی دانشگاه و فتنه ی 88 و یکشنبه ی سیاه را تماشا می کنم، درمی یابم که اگر حضور تو و کلام روشنگرانه ی تو نبود، شیرازه ی کشور از هم می پاشید.همانطور که که در کشورهایی مثل مصر با اندک اختلافاتی آشوب و کودتا به پا می شود.

البته به قول امام خمینی(ره) نظام ما قائم به اشخاص نیست و ما پیش و بیش از افراد با آرمان ها و قوانین پیمان بسته ایم ولی اشخاص هم باید صلاحیت داشته باشند و تو چه زیبا صلاحیتت را در نگاه داشتن قطار انقلاب بر ریل های انقلابی امام عزیز به نمایش گذاشتی.

تو آن چنان زیبا و مدبرانه کشور را رهبری کرده ای که حتی حیرت و اعتراف دشمنان را نیز برانگیخته ای،چنانکه کاندولیزا رایس، وزیر سابق امور خارجه امریکا و از تئوریسین‌های برجسته این کشور می گوید:«رهبر ایران می‌تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهن‌ها، با صرف بیش‌ترین بودجه‌ها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند، با یک سخنرانی یک‌ساعته خنثی کند.»

اماما! ممنونم که هستی و امیدوارم باشی و بمانی تا این پرچم پر افتخار را به صاحب اصلی اش بسپاری.

آن مرد که پرچم سپرد به مهدی موعود/ سید علی خامنه ای خواهد بود (ان شاء الله)

siHKBQQX534.jpg



برچسب‌ها: امام خامنه ای | انقلاب | امام مهدی(عج) | نامه ای به رهبرم | حرف حساب | نماز
[ پنج شنبه 93/3/15 ] [ 6:5 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/نامه ای به خورشید 2/

چقدر ما بی معرفتیم. تمام محرم و صفر را برایت عزا می گیریم.برایت سینه و زنجیر می زنیم و شاید اشکی می ریزیم. ولی وقتی حرف از شخصیتت و هدفت می شود، کم می آوریم و دهانمان بسته می شود. چون از تو فقط ادعایت را داریم و دیگر هیچ.

بزرگی می گفت: زندگی تو حدود 57سال است و کل جریان کربلا (حرکت خودت و خاندانت از مدینه تا روز عاشورا) نزدیک به 200 روز. ما از کل زندگی تو فقط کربلایش را یاد می گیریم. آن هم نه همه اش را از آن 200 روز فقط 8روزش(دوم تا دهم محرم) و اکثرا از آن 8 روز فقط 8 ساعت روز عاشورا و برخی هم که کلا از عاشورا 8 دقیقه(شهادتت) را یاد می گیریم.

او می گفت این برخورد ما با زندگی امامی است که خیلی ادعایش را داریم.

راست می گوید اماما. اگر از ما بپرسند براستی چرا امام حسین(ع) قیام کرد؟ یا چرا زن و بچه ها را با خودش به میدان جنگ برد؟  خیلی هایمان کم می آوریم. چون فقط نسبت به تو شور داریم نه شعور.

جریان های تاریخی هیچگاه از بین نمی روند. ظلم به تو و اهل بیتت هم هنوز از بین نرفته است. ولی این بار علاوه بر دشمنان و جبهه ی باطل، خود ما شیعیانت هم داریم به تو ظلم می کنیم. به جای آن که خودمان را بیشتر با عاشورا آشنا کنیم، فقط مدهای جدید لباس مشکی و شیوه های جدید زنجیر زنی و نوحه خوانی را فرا می گیریم و آن وقت باد به غبغبمان می اندازیم که بله ما شیعه ی امام حسنییم!

به جای آن که دو نفر را هم حسینی کنیم و جاذبه داشته باشیم، مدام باعث تنفر دیگران از صراط مستقیم می شویم  و با تحجر و مقدس نمایی دافعه مان را شدت می بخشیم.

از کارهایی که باعث وهن تشیع و توهین به تو و اهل بیتت می شود، فرو گذار نمی کنیم و به پشتوانه ی حرف مشتی اسلام شناس نمای مزدور با قمه به جان سر و صورت خودمان می افتیم تا آنهایی که شناختی از اسلام ندارند، بگویند: اینها شیعیان حسین اند که این گونه خودزنی می کنند؟؟؟ پس حسین هم...

اماما! من شرمنده ام. من به جای همه ی کسانی که باعث بد جلوه دادن تو و راه مقدست می شوند، شرمنده ام. من به جای همه ی آنهایی که بدون هیچ شعور و درکی از هدفت، قمه به دست می گیرند و خودزنی می کنند، از تو پوزش می خواهم.

نمی خواهم بگویم خودم بی عیبم. اگر بخواهی همین الآن می توانم یک لیست صد صفحه ای از گناهانم را برایت ردیف کنم . گرچه که تو بهتر از خودم بر آنها واقف و آگاهی.

آقای مهربانم! ببخشید که در روز تولدت دلت را آزردم. ولی پدرت گفت: حقیقت را بگویید هر چند که خوشایند شما نباشد. این حرفهایی را هم که من زدم، برای اصلاح خودم و خوانندگان مطلبم بود.

ان شاء الله که مفید و موثر واقع گردد.

سلامم را به پدر، مادر، برادران، خواهران و پدربزرگ عزیزت برسان.

تولدت را از صمیم قلب تبریک می گویم!!

افسران - ولادت امام حسین(ع)

در همین رابطه بخوانید: نامه ای به خورشید



برچسب‌ها: نامه به معصومین | کربلا | دکتر سنگری | حرف حساب | قمه زنی | عزاداری
[ یکشنبه 93/3/11 ] [ 10:7 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/ما تحریم شده ایم، چرا کسی صدایش در نمی آید؟؟؟/

این روزها با برخی از حزب اللهی ها که در مورد مشکلات اجتماعی و فرهنگی و... حرف میزنی، می گویند خب ان شاء الله امام زمان ظهور می کند و این شرایط درست می شود.

بعد می گویم: اگر ما تفکرمان اینطور است که باید امام زمان بیاید تا همه ی مشکلاتمان رفع شود، اصلا چرا انقلاب کردیم؟

بعد می گویند: تو چرا دین را به سیاست ربط می دهی؟!

گویی هنوز نفهمیده اند که سیاست ما همان دیانت ماست...

برای خیلی هایمان ظهور شده است یک مسئله ی فانتری، یک رؤیایی که گویی هرگز به وقوع نمی پیوندد. ولی هر لحظه ممکن است اتفاق بیفتد.

ممکن است هنگام اذان ظهر همین امروز نوای «انا القائم من آل محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم)» طنین انداز شود.

من و تو چقدر آماده ایم؟ 

اصلا وقتی این صدا را شنیدیم، چه می کنیم؟

یادمان نرود که امام زمان ممکن است هر لحظه ظهور کند. نکند جا بمانیم...

افسران - /چرا کسی صدایش در نمی آید؟؟/



برچسب‌ها: امام مهدی(عج) | حرف حساب
[ یکشنبه 93/3/11 ] [ 3:2 صبح ] [ سید حجت الله انوشه ]

/من و تو هنوز معطلیم.../

افسران - /من و تو هنوز معطلیم.../

 آرمیتا نقاشی‌اش را که به آقا هدیه داد هیچ، بادام زمینی‌هایش را که با آقا قسمت کرد، بماند؛ بعد ِ تعریف آقا از موهای بلند آرمیتا، موهایش را هم کوتاه نمی‌کند که به قول خودش آقا ناراحت نشود!

حالا همه‌ی اینها هم که بماند، آرمیتا رفته منزل آقا و آقا را به قول خودش با دمپایی و بی‌عبا دیده و از آقا عروسک هدیه گرفته و حتی با مرغ و خروس‌های خانه‌ی ایشان هم بازی کرده و بعد ِ نیم ساعت با نارضایتی، رهبر را ترک کرده و حالا هم منتظر است آقا را دعوت کند و برای آقا  قورمه سبزی بپزند و…

آرمیتا در لحظه‌ی اول ورود به منزل آقا، ایشان را با لفظ "بابا" خطاب می‌کند و بعدتر که مادرش خندید که آرمیتا، دیدی اشتباه آقا رو گفتی بابا؟

آرمیتا با یقین گفت که "خب بابای همه‌ست دیگه" و آن وقت من و تو هنوز معطلیم رهبرمان را چه بنامیم...



برچسب‌ها: امام خامنه ای | شهدا | حرف حساب
[ دوشنبه 93/2/29 ] [ 12:55 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/تنها راه به سمت خدا را هم بستند.../

افسران - حمایت کاربران شبکه اجتماعی افسران از عوامل برنامه سمت خدا

مدیران انتقاد ناپذیر ، تنها راه به سمت خدا در رسانه ملی را بستند!

بدین وسیله مراتب اعتراض خود به عملکرد مدیران صدا و سیما و به خصوص نحوه برخورد ناصحیح با عوامل زحمت کش برنامه ارزشمند سمت خدا که باعث تعطیلی این برنامه و کناره گیری عوامل متدین و محبوب و به خصوص کارشناسان گرانقدرش شده است را اعلام می داریم. 

امیدواریم مدیران مربوطه برگ سیاهی در کارنامه خود درج نکنند و با بی تدبیری خود تیشه به ریشه یکی از بهترین ، سودمندترین و محبوب ترین برنامه های مذهبی تاریخ صدا و سیمای انقلاب اسلامی ایران نزنند. 

از سوی کابران شبکه ی اجتماعی افسران جنگ نرم

امضاء: سرباز ولایت



برچسب‌ها: حسن روحانی | دولت یازدهم | حرف حساب
[ دوشنبه 93/2/22 ] [ 4:53 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/آن حرامزاده ها راست می گویند.../

امام نقی ،امام همیشه مظلوم

تقصیر ماست که هنگامی چیزی را از دست می دهیم تازه یادمان می آید که کاش قدرش را می دانستیم.

تقصیر ماست که فقط بلدیم هنگامی که به اماممان توهین شد، از او دفاع کنیم و شخصیتش را بشناسیم و بشناسانیم.

آن حرام زاده ها راست می گویند، خیلی از ما گویی فقط چند امام اول را قبول داریم.

بزرگی می گفت: زندگی امام حسین(ع) حدود 57 سال است و کل جریان کربلا (حرکت امام از مدینه تا روز عاشورا) نزدیک به 200 روز. ما از کل زندگی امام حسین فقط کربلایش را یاد می گیریم. آن هم نه همه اش را از آن 200 روز فقط 8روزش(دوم تا دهم محرم) و اکثرا از آن 8 روز فقط 8 ساعت روز عاشورا و برخی هم که کلا از عاشورا 8 دقیقه(شهادت امام حسین) را یاد گرفته اند.

این برخورد ما با زندگی امامی است که خیلی ادعایش را داریم و محرم برایش سیاه می پوشیم.

حال به من بگو ببینم، برخورد ما با زندگی امام هادی چطور بوده است؟ با امام جواد چطور؟ راستی تو امام حسن عسکری را می شناسی؟ امام زمانت را چطور؟

شهادت امام هادی(ع) تسلیت باد...

افسران - /جانم فدای نام زیبایت.../



برچسب‌ها: کربلا | امام هادی | حرف حساب
[ شنبه 93/2/13 ] [ 4:9 صبح ] [ سید حجت الله انوشه ]

/اینجا نسل غربت بچه شیعه است...!/

افسران - ایجا نسل غربت بچه شیعه است...!

می گفت :

ما نسل " غیرت روی خواهر " و " روشنفکری روی دوست دختریم "
نسل " کادوی یواشکی " ،
نسل " پول ماهانه vpn " ،
نسل " خوابیدن با sms " ،
نسل " درددل باغریبه مجازی " ،
نسل " جمله های کوروش و دکتر ... " ،
نسل " ترس ازمنکرات " ،
نسل " سوخته " ،

حال من برایت می گویم :

" ما " نسل " غیرتیم " روی " وطن " ، " ناموس " ، " دیــــن " ،
نسل " نمازشب یواشکی " ،
نسل " خوابیدن بانوای حسیـــــن " ،
نسل " درددل با بی‌بی " ،
نسل " جمله های آقــا و شهـــدا
نسل " ترس از خدا "،

مولا!  نمی گذاریم نسلی را که تـــوصاحبش هستی نسل " سوخته " بنامند ،

" اینجا نسل غربتـــ بچه شیعه است "



برچسب‌ها: امام مهدی(عج) | حرف حساب | جنگ نرم | امام خمینی
[ پنج شنبه 93/1/21 ] [ 10:35 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/اندکی شرف داشته باشید.../

از سالها پیش که جنگ نرم علیه ارزش های دینی و انقلابی کشور شروع شد و پس از فراخوان رهبری عزیز مبنی بر شروع یک ضد حمله برای مقابله با این جنگ روانی، سیلی خروشان از افسران جنگ نرم به راه افتاد و علاوه بر فضای حقیقی، در فضای مجازی نیز هزاران پایگاه و وبلاگ و وبسایت ایجاد شد.

در میان این وبلاگ های متعدد،برخی به دلایلی نتوانستند ادامه دهند و به دلایل مختلفی این عرصه را ترک کردند ولی برخی بسیار خوش درخشیدند و توانستند حضور خودشان را در فضای مجازی با مطالب جذاب و بدیع تثبیت کنند.

فضای سایبری مثل همه ی فضاهای دیگر آسیب ها و آفت هایی نیز دارد که مناسب است به آنها توجه کنیم.

اصل مهم در فضای سایبری مقابله با جنگ نرم تولید محتواهای جدید و متناسب با واقعیات جامعه ی امروز است. اما گاهی پیش می آید که در فضای مجازی مطلبی یا عکسی چشم نویسنده ی وبلاگی را می گیرد و نویسنده ی وبلاگ تصمیم می گیرد که آن را بازنشر کند. متاسفانه برخی از همسنگران یکی از حقوق اساسی که در همه ی دنیا آن را با نام حق کپی رایت می شناسند، همواره زیر پا می گذارند و گاهی با کمال وقاحت، نه تنها منبع نوشته را ذکر نمی کنند بلکه روی عکسی هم که نویسنده ی اصلی آن را آماده کرده، لوگوی خوشان را قرار می دهند.

و یا برخی قالب وبلاگی را که یک سرباز جنگ نرم با زحمت بسیار برای خودش بصورت اختصاصی آماده کرده، بصورت کاملا غیر حرفه ای کپی کرده و آنگاه نام خودشان را هم سرباز جنگ نرم می گذارند.

یکی از شواهدی که در این زمینه وجود دارد، وبلاگ معبر سایبری فندرسک است که من تا کنون وبلاگی به قدرتمندی این پایگاه در مقابله با جنگ نرم ندیده ام و به عقیده ام نویسنده ی این وبلاگ (خادم سایبری) فرمانده ی همه ی وبلاگ های مقابله با جنگ نرم است.

این برادر عزیز ما، قالبی را از سایتی تهیه کرده و سپس با پشتکار فراوان این قالب را برای خودش اختصاصی سازی کرده ولی متاسفانه برخی از حاضران در این عرصه در حرکتی غیر عقلانی این قالب اختصاصی شده را عینا کپی زده و روی سایت ها و وبلاگ های خودشان قرار داده اند.

کاری با مغرضان ندارم که خدا لعنتشان کند ولی دوست عزیز و ساده لوحی که فکر میکنی با این کارت آمار وبلاگت را بالا می بری و بازدیدکنندگان بیشتری را جذب میکنی، خجالت نمی کشی که نمی توانی اندکی خلاقیت از خودت به خرج دهی و قالبی را برای خودت اختصاصی کنی؟؟؟

من به شخصه گاهی وبلاگ ها را با هم اشتباه می گیرم از بس که بعضی ها شکل ظاهری خودشان را شبیه معبر سایبری فندرسک کرده اند. خود نویسنده ی معبر هم بارها از این کار شما اعلام نارضایتی کرده است و می دانید که اگر شخصی از چیزی که شما برمی دارید و کپی می کنید راضی نباشد، این کار شما دزدی است و دزدی حرام است.

اندکی شرم کنید، اندکی شرف داشته باشید... این کار شما مصداق عینی تخریب فضای مقابله با جنگ نرم  و تخریب همسنگران سایبری است.

به خود بیایید و در کنار دیگر همسنگران زیر پرچم رهبری واحد به مقابله با دشمنی واحد بروید...



برچسب‌ها: حرف حساب
[ یکشنبه 93/1/10 ] [ 3:24 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]