/این روزها انگار شرطی شده ام.../
ایــــن روزها انـــگار شـــرطــی شــــده ام
چشــمــم که به حـــــرم می افـــتد گــونـــه هایـــم خیـــس است....
ایــــن روزها انـــگار شـــرطــی شــــده ام
چشــمــم که به حـــــرم می افـــتد گــونـــه هایـــم خیـــس است....
متاسفانه آفتی که در بین کاربران شبکه های اجتماعی و فضای سایبری مقابله با جنگ نرم وجود دارد، این است که افراد سعی دارند با انتشار عکس چهره ی افراد مورد علاقه یا مورد تنفر خود، آن شخص را تطهیر یا تخریب کنند.
مثلا شخصی تصویر امام خامنه ای و سید محمد خاتمی در دوران اصلاحات را منتشر می کند که مثلا چهره ی خاتمی را تطهیر کند. یا یکی دیگر عکس ملک عبدالله یا قذافی را با هاشمی یا خاتمی یا احمدی نژاد قرار می دهد برای این که شخصیت ایشان را تخریب کند.
همه ی ما باید آگه باشیم که این ها شیوه های درستی برای انتقاد یا حمایت از یک شخص نیستند. اگر در ضمن عکسی که منتشر می کنیم، تحلیلی منصفانه هم بنویسیم، آن وقت کار درستی انجام داده ایم، ولی به صرف انتشار عکس هیچگاه نمی توان در مورد شخصیت افراد اظهار نظر و قضاوت کرد.
یادمان نرود که تصاویر معیار خوبی برای سنجش ارزش افراد نیستند. برای انتقاد از یک شخص تفکراتش را نقد کنیم نه فقط عکس هایش را...
راهبر روشن نگر و روشنگر انقلاب در دیدار اعضای کابینه دولت یازدهم:
انتقاد باید باشد اما انتقاد باید با لحن خوب و منصفانه باشد و هدف از آن نیز بیآبرویی و سبک کردن طرف مقابل نباشد که این روش قطعاًَ غلط است. البته پاسخ به انتقادها هم باید منطقی و با خونسردی داده شود./
همواره دولتها نسبت به دورههای گذشته خود منتقد بودهاند که ایرادی هم ندارد اما این انتقاد نباید حالت اغراقآمیز و تخریب پیدا کند زیرا در روحیهی مردم تأثیر بد میگذارد و آنان را نسبت به آینده نیز نامطمئن میکند./
اگر در این اظهارنظرها بیانصافی شود، قطعاً در آینده نیز نسبت به عملکرد ما هم بیانصافی خواهد شد. اگر برخی سیاستها یا عملکردهای دورهی گذشته را قبول نداریم، بهترین شیوه، اصلاح آن در عمل است و این روش، بهتر از اظهار نظر است./
مسئله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسهی رأی اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تأکید کردند، همچنان بر آن پایبند باشند./
باید مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتی تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه تعیین سخنگو هم این است که از دولت صدای واحد در مسائل مختلف شنیده شود./
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از روش های بسیار مفید و راهگشا برای شناخت و تشخیص حقانیت و بطلان یک جریان فکری یا یک شخص، بررسی نظرات افراد مورد وثوق و اطمینان در مورد آن است. در همین راستا نظرات برخی از علمای شاخص و طراز اول در مورد شخصیت و جایگاه نائب بر حق امام مهدی(عج) تقدیم نگاه زیبایتان می شود.
بنیان گذار نظام مقدس جمهوری اسلامی، امام خمینی(رحمة الله علیه):
1- امام خمینی(ره) خطاب به آیت الله خامنه ای در زمان ریاست جمهوری ایشان: هر موقعیکه شما به سفر میروید، من مضطرب هستم تا برگردید. خیلی سفر نروید!
2- جنابعالی را یکی از بازوهای توانای جمهوری اسلامی می دانم و شما را چون برادری که آشنا به مسائل فقهی و متعهد به آن هستید و از مبانی فقهی مربوط به ولایت مطلقه فقیه جدا جانبداری می کنید میدانم.
3- در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید.
4- یک نفر را مثل ایشان پیدا بکنید که متعهد به اسلام باشد و خدمتگزار، و بناى قلبى اش بر این باشد که به این ملت خدمت کند، پیدا نمى کنـید، ایشان را من سالهاى طولانى مى شناسم.
5- از زبان احمد آقای خمینی : وقتی که داشت تلویزیون آقای کیم ایل سونگ را با آقای خامنه ای که در کره بودند نشان می داد دیدم امام دو زانو نشسته نزدیک تلویزیون و به تلویزیون خیره شده، دیدم برگشت گفت: بیا بشین. نشستم. گفت احمد آقا می بینی این عظمت را وقتیکه عصایش را برمی دارد و قدم برمی دارد، الحق که ایشان شایستگی رهبری دارد.
کوه معرفت و عرفان، آیت الله العظمی بهجت:
1- آیت الله صدیقی در مراسم احیای شب قدر در هیأت رزمندگان غرب تهران با ذکر خصوصیاتی ویژه از مقام معظم رهبری به ذکر خاطره ای از دیدار ایشان با مرحوم آیت الله العظمی بهجت(ره) پرداخت. وی گفت: در ابتدای کار مقام معظم رهبری نزد آیت الله بهجت رفته بودند و گفته بودند امام ویژگی هایی داشتند و فاصله من با امام خیلی زیاد است. بار سنگینی که بردوش امام بوده حال بر دوش من گذاشته شده است من چه کنم؟ مرحوم آیت الله بهجت(ره) پس از تأملی گفته بودند: شما با موازین آشنایید(اشاره به اجتهاد ایشان). اگر بر مبانی و موازینی که تشخیص می دهید به تشخیص شرعی خود عمل کنید "من" تضمین می کنم که اولیاء الهی تو را تنها نگذارند.
2- به نقل از حجت الاسلام صدیقی از زبان یکی از دوستان نزدیکشان که به حضور آقای بهجت رفت و آمد داشته اند:در یک جلسه ی دو سه نفری که خدمت آیتالله العظمی آقای بهجت بودیم یه کسی انتقاد گونهای را خواستند به رهبری خدمت آقای بهجت بازگو کنند. آقای بهجت به یک نگاه تندی به ایشان فرمودند: شما بهتر از ایشان سراغ دارید. من که بهتر از ایشان سراغ ندارم.
3-باز منقول است که آیت الله مصباح یزدی رابط بین آیت الله بهجت و حضرت آقا بودند. وقتی امام از دنیا رفتند، حاج آقای مصباح برای بیعت با آقا آمده بودند تهران و از آنجا هم آمدند مشهد. حاج آقا فرمودند که برای بیعت رفته بودم خدمت آقا ولی خدا را شکر دست خالی نرفتم چون آیت الله بهجت یک نامه چهار صفحه ای برای حضرت آقا که تازه رهبر شده بودند، نوشتند که شروع نامه هم این بود که بنده انتصاب حضرتعالی را به سمت مقام ولایت و رهبری تبریک عرض میکنم و بعد شروع کرده بودند که حالا دیگر وظایف شما این است.
بعد آقا به آیت الله مصباح فرموده بودند که تا حالا خیلیها از مردم و مسئولین با من بیعت کردند ولی هیچ کدام دلم را آرام نکرد که من در این جایگاه باید باشم یا نه الا این نامه که خیالم را راحت کرد. چون میدانم که ایشان اصلاً بر مبنایی که دیگران ممکن است بنویسند و حرف بزنند، نمی نویسند وصحبت نمی کنند.
4- حجت الاسلام فقیهی اصفهانی از اساتید حوزه علمیه قم : آیت الله خامنه ای مرتب خدمت آیت الله بهجت می رسیدند و این ها یک رابطه صمیمی داشتند . زیاد و به طور مخفیانه آقا می آمدند قم و می رفتند خدمت آیت الله بهجت . یکی از زمان هایی که ایشان می گفت زمان ملاقات این دو بزرگوار بوده است ، سحر بود دو ساعت مانده به اذان صبح . ایشان می گفت که آیت الله خامنه ای گاهی سحر می آمدند . در آن موقعیت حساس می آمدند خدمت آیت الله بهجت و می رفتند . خوب این نشانه علاقه شدید آیت الله بهجت به مقام معظم رهبری است که در این موقع شب و سحر آقا را می خواستند و با هم بودند و صحبت می کردند .
بعد باز ایشان می گفتند چند سال پیش که آیت الله خامنه ای یک هفته ای تشریف آوردند قم ، جمعیت زیادی برای استقبال آمده بودند در خیابان ها .
آیت الله بهجت هم آمدند جزء جمعیت استقبال کنندگان . حالا یک مرجعی در سن حدود نود سال ! ایشان هم آمدند در جمع استقبال کنندگان آیت الله خامنه ای . ایشان می گفت که یک شخصی به ایشان گفت که حاج آقا شما با این سن و سال آمدید وسط این جمعیت استقبال کنندگان؟ آیت الله بهجت فرمودند : " اگر مردم می دانستند که استقبال این سید چقدر ثواب دارد هیچ کس در خانه نمی نشست " .
دریای علم و دانش، حضرت علامه حسن زاده ی آملی:
علامه را می شناسی؟ 7 سال شاگردی علامه طباطبائی را کرد و با اینکه علامه طباطبائی حق استادی بر گردنش داشت با این حال شاگردش را اینگونه توصیف می کند :" حسن زاده (آملی) را کسی نشناخت جز امام زمان(عج)". و در جای دیگر گفت:" راهی را که حسن زاده در پیش دارد خاک آن توتیای چشم طباطبائی"
عارف کامل است آنان که خوب میشناسندش تایید می کنند که در عرفان به چه مرتبه است. علامه است، بی تکلف، بی غرور، اینقدر اسیر علم است که خودش را درگیر بحثهای سخیف نمی کند. در دوران دفاع مقدس بین رزمنده ها حاضر می شد.
ارادت عجیبی هم به رهبری دارد تا جایی که مولا خطابش می کند، یک بار هم که رهبری به دیدارشان می رود و برخورد ایشان را می بیند ناراحت می شود و میگوید آقای حسن زاده این کار را نکنید که جواب می شنود:" اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمی کردم!"
یک بار هم به مناسبت برگزاری کنگره بین المللی حضرت زهرا(س) صحیفه نور خود را تقدیم رهبری می کند و در نامه ای به رهبر انقلاب این چنین می نویسد:" این صحیفه نور موسوم به « فص حکمة فی کلمة فاطمیة» به مناسبت تاسیس نخستین کنگره تجلیل و تکریم از عصمة الله الکبری و ثمرة شجرة الیقین و احسن و منازل القرآن و بقیة النبوة و مشکوة الولایة و الامامة حضرت فاطمه بنت خاتم الانیباء محمد مصطفی صلی الله علیه و آله که به فرمان همایون و خجسته رهبر عظیم الشان کشور بزرگ جمهوری اسلامی ایران جناب آیت الله معظم خامنه ای کبیر- متع الله الاسلام و المسلمین بطول بقائه الشریف- در ساری مازندران ایران برگزار می شود. با سلام و تحیت خالصانه و ارائه ارادت بی پیرایه و درود نوید جاوید، به حضور آن قائد ولی وفی و رائد سائس حفی، مصداق بارز «نرفع درجات من نشاء» تقدیم می گردد، و عرض می شود« یا ایها العزیز جئنا ببضاعة مزجاة». دادار عالم و آدم، همواره سالار و سرورم را سالم و مسرور دارد. ( المتمسک بذیل الولایة : حسن حسن زاده آملی 14/6/1376)
همچنین این عارف وارسته در جای دیگر فرمود: رهبر عظیمالشأنتان را دوست بدارید، عالمی، رهبری، موحدی، سیاسی، دینداری، انسانی، ربانی، پاک منزه، کسی که دنیا شکارش نکرده، قدر این نعمت عظما را که خدا به شما عطا فرموده، قدر این رهبر ولی وفی الهی را بدانید، مبادا این جمعیت ما را، مبادا این کشور ما را، مبادا این کشور علوی را، این نعمت ولایت را از دست شما بگیرند. خدایا به حق پیامبر و آل پیامبر سایه این بزرگمرد، این رهبر اصیل اسلامی حضرت آیتا… معظم خامنهای عزیز را مستدام بدار.
برای مشاهده ی ادامه ی نظرات علما و بزرگان، روی ادامه مطلب کلیک کنید.
ادامه مطلب...
برچسبها: امام خامنه ای | امام خمینی | امام مهدی(عج) | مراجع عظام تقلید | حرف حساب | شهید بهشتی | علامه حسن زاده | شهید مطهری
امام خامنه ای در دیدار مسئولان و کارکنان دستگاه دیپلماسی کشور:
رابطه با آمریکا و مذاکره با این کشور به جز در موارد خاصی برای جمهوری اسلامی نه تنها هیچ نفعی ندارد بلکه ضرر هم دارد و کدام عاقلی است که دنبال کار بیمنفعت برود!؟/
در گذشته میان مسئولان ما و مسئولان آمریکا هیچ ارتباطی نبود اما در یک سال اخیر بخاطر مسائل حساس هستهای و تجربهای که مطرح شد انجام بشود، بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماسها، نشستها و مذاکراتی داشته باشند اما از این ارتباطات نه تنها فایدهای عاید نشد بلکه لحن آمریکاییها تندتر و اهانتآمیزتر شد و توقعات طلبکارانهی بیشتری را در جلسات مذاکرات و در تریبونهای عمومی بیان کردند./
عدهای اینجور وانمود میکردند که اگر با آمریکاییها دور میز مذاکره بنشینیم بسیاری از مشکلات حل میشود، البته ما میدانستیم اینجور نیست اما قضایای یک سال اخیر برای چندمین بار این واقعیت را اثبات کرد./
البته مسئولان ما در نشستها در جواب طلبکاری آنها، جوابهای قویتر و گاهی گزندهتر دادند، اما در مجموع معلوم شد مذاکره برخلاف تصورات برخیها، به هیچ چیز کمک نمیکند./
آمریکاییها نه تنها دشمنیها را کم نکردند بلکه تحریم ها را هم افزایش دادند! البته میگویند این تحریمها، جدید نیست اما در واقع جدید است و مذاکره در زمینهی تحریم هم، فایدهای نداشته است./
البته در زمینهی ادامهی مذاکرات هستهای، منع نمیکنیم و کاری که دکتر ظریف و دوستانشان شروع کردند و تا امروز هم خوب پیش رفتند دنبال میشود اما این، یک تجربهی ذیقیمت دیگر برای همه بود که متوجه شویم نشست و برخاست و حرف زدن با آمریکایی ها، مطلقاً تأثیری در کم کردن دشمنی آنها ندارد و بدون فایده است./
پی نوشت: چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
آقای روحانی! این هم نتیجه ی مذاکراتی که نسبت به آن خوشبین بودید و این هم ریزش دیوار تحریم...!
فرق من با تو این است که من صورتم را با ریش های مرتب و زیبا آراسته می کنم و تو سعی داری صورتت را با زیر ابرو گرفتن آرایش کنی.
فرق من با تو این است که من وقتی پایم را در خیابان ها می گذارم، وقتی نامحرمی از مقابلم در حال حرکت است، سرم را پایین می اندازم چون آموخته ام باید به شخصیت ها نگریست نه به اشخاص. ولی تو انگار برنامه ی روزانه ات شده که هر روز روی موتور سیکلت در آن خیابان خاص(!) تک چرخ بزنی و ناموس دیگران را دید بزنی.
فرق من با تو این است که من منتظر اینم که رهبرم روزی سخنرانی داشته باشد و بتوانم جدیدترین عکس ها و صوت ها و فیلم های دیدارهایش را ببینم و در گالری رایانه ام ذخیره کنم، ولی تو منتظر آمدن جدیدترین آلبوم رپ و راک و خواننده ها ی زن خارجی و شاید سری جدید آکادمی موسیقی گوگوش هستی.
فرق من با تو این است که شلوار های لی من چسبان و تنگ و بدن نما نیست ولی گویی اگر یکی این ویژگی ها در شلواری موجود نباشد، تو آن را نمی خری.
فرق من با تو این است که من شب ها با صدای به طاها به یاسین علی فانی و دعای عهد و کلیپ های صوتی رهبرم و یک دور صلوات به نیت ظهور امامم به خواب می روم و تو با صدای شاهین نجفی و یاس و... به خواب می روی.
فرق من با تو این است که تو اوقات فراغتت را در فیسبوک و در سایت هایی که خودت می دانی می گذارانی ولی من اوقات فراغتم را با مطالعه ی کتاب و نوشتن مطلب در وبلاگم و وب گردی مفید پر می کنم.
فرق من با تو این است که من روزی پنج بار در خانه ی خدا را می کوبم ولی تو انگار برنامه ی روزانه ات شده که روزی چند بار.......
فرق من با تو این است که من وقتی پشت چراغ قرمز می رسم، پشت خط عابر پیاده ترمز می کنم ولی تو انگار با این همه ادای روشنفکری و حرفبافی در مورد اروپایی ها، هنوز آنقدر فرهنگ نداری که آشغالت را از ماشین بیرون نیندازی.
فرق من با تو این است که من معیارم برای رفاقت با دیگران کسی است که ایمانم را بیشتر میکند، ولی تو با کسی رفاقتت بیشتر می شود که باحال تر و پر ادا تر باشد.
آری برادرم! فرق های ما این هاست و شاید خیلی بیشتر از این ها باشد و همین فرق هاست که بهشت و جهنم ما را مشخص می کند.
در پی اظهارات اخیر رییس جمهور مبنی بر بزدل خواندن و جهنمی دانستن منتقدان عملکرد دولت، بر آن شدم تا نامه ای از سوی جمعی از دلسوزان نظام و افسران مقابله با جنگ نرم خطاب به رییس جمهور بنویسم.
بسم الله الرحمن الرحیم
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی
سلام و عرض ادب به حضور حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسن روحانی که همواره پس از چندی منتقدین و دلسوزان انقلاب را مورد لطف قرار می دهند و القاب شایسته ای چون افراطی، بی سواد، عده ای خاص که از جایی خاص تغذیه می شوند، بزدل و ترسو را بر آنان می نهند که جای بسی شکر و تشکر دارد.
اخیرا پیشنهاد بسیار قابل توجه و موثری نیز برای ما منتقدان و دلسوزان مصالح کشور از سوی شما مطرح شد که نشان از مصلحت اندیشی و تدبیر فوق العاده ی جنابعالی دارد. شما مکانی بسیار مناسب و دلپذیر را برای دلسوزان نظام پیشنهاد کردید که همگی ما را به شعف و شور فرو برد. شما به ما گفتید که بروید به جهنم...
راستش را بخواهید آقای رییس جمهور، دوست ندارم تا آخر نامه ام را با کنایه سخن بگویم و بهتر آن است سخنم را بی پیرایه و شفاف با شما مطرح کنم.
جناب آقای رییس جمهور! حتما شنیده اید که ادب مرد به از دولت اوست. اکنون ما دیدیم که شما این میراث گرانبها را نیز به راحتی از دست داده اید و بی شرمانه منتقدین خود را عده ای بزدل و ترسو خطاب می کنید و آن ها را دعوت به جهنم می کنید.
نکند از شکست مذاکراتی که رهبری از سال 1392 به آن اظهار بدبینی کرده بودند، این چنین خشمگین شده اید که این چنین زننده و به دور از ادب سخن بر زبان می رانید؟
ما همواره حمایت خود را از شما اعلام داشته و در کنار آن به روش های تاکتیکی دولتتان-بنا به درخواست خودتان- انتقاد سازنده کرده ایم و تا زمانی که شما در مسئولیت باشید، با اقتدا به پرچمدار مقتدر انقلاب از شما حمایت خواهیم کرد. ولی این ادبیات در شأن شما نبوده و نیست.
شما اکنون در دیدگاه جهانیان نماینده ی یک ملت متمدن و با مواریث عظیم تاریخی هستید. آیا این چنین خطاب کردن و این چنین سخن گفتن در شأن رییس جمهور ملت اسلامی ایران است؟
اندکی به درون خود رجوع کنید، شما که همواره از ادب و احترام متقابل دم می زدید، اکنون...
امیدوارم هر چه سریع تر عذرخواهی شفاف شما را شاهد باشیم.
امضاء: جمعی از افسران مقابله با حنگ نرم تحمیلی دشمن
این روزها ابتلا به خودارضایی دیگر موضوعی نیست که بتوان آن را انکار کرد و یا دارای ابهام دانست. بدیهی و مسلم است که تعداد قابل توجهی از جوانان در سرتاسر جهان و متاسفانه در کشور عزیز ما دچار این درد هستند. برای درمان این بیماری و رفع این مشکل یافتن تقصیر و مقصر چنان کارساز نیست و باید چاره ای را برای وضعیت فعلی اندیشید. باید ببینیم اکنون چه می توانیم انجام دهیم.
آیا بگذاریم خودارضایی به شیوع گسترده تری برسد؟ با عملیات نظامی جلوی گسترش آن را بگیریم؟ افراد مبتلا به خودارضایی را طرد و تحقیر کنیم؟ براستی چاره ی مشکل چیست؟
متاسفانه این روزها عده ای صحبت درباره ی خودارضایی را نوعی بی حیایی قلمداد می کنند و گویی اصلا برایشان اهمیت ندارد که همین موضوع می تواند زندگی عده ای را حقیقتا ویران کند.
اما به نظر من اگر در مواجهه با یک گناه به درستی عمل کنیم، آن گناه می تواند برایمان یک سکوی پرتاب باشد، یک پل باشد. در روایات ما آمده است که حضرت آدم -که ما هم فرزندان او هستیم- پس از توبه به درگاه الهی مقام افزون تری از جایگاه قبلی اش پیدا کرد و به همین خاطر است که خداوند به توبه کنندگان عشق می ورزد.
یکی از مسائل مهمی که در مواجهه با خودارضایی وجود دارد، این است که اگر شما میخواهید از دست این عادت زیانبار رها شوید باید علاقه ی خود را به عوامل این گناه و احساس لذت لحظه ای این گناه از بین ببرید. به عبارت روشن تر نباید به دیدن تصاویر و فیلم های مستهجن علاقمند باشید. چون شما بالاخره مدتی است که به این عادت دچار شده اید و طبعا نسبت به آن علاقه ای هم پیدا کرده اید. برای آسان تر شدن ترک این درد باید در مرحله ی اول بدانید که خودارضایی یک درد و بیماری و مشکل است و به خودتان تلقین کنید که از خودارضایی و عواملش متنفرید.
همین تنفر می تواند شما را از خودارضایی دور کند. اما یادتان باشد که همین که بخواهید خودارضایی را ترک کنید، کافی نیست. باید عملا عواملی که منتهی به خودارضایی می شوند را ریشه کن کنید. اگر هنگام عبور از خیابانی تماشای صحنه ای شما را تحریک می کند، مسیرتان را عوض کنید. اگر هنگام اتصال به اینترنت نمی توانید خودتان را کنترل کنید، اینترنتتان را تا رفع این مشکل قطع کنید. و به همین ترتیب با قطع عوامل و همچنین ایجاد احساس تنفر و بیزاری از خودارضایی می توانید از این مشکل برای خودتان یک پل بسازید تا رابطه ای مستحکم و عاشقانه با خداوند مهربان برقرار کنید.
نقش توسل و یاری خواستن از پیشوایان و ائمه را نیز فراموش نکنید. مخصوصا سعی کنید ارتباط خود را با امام مهدی(عج) شدت ببخشید و عاجزانه از او کمک بخواهید و درخواست کنید تا از خدا بخواهد شما را ببخشد.
ان شاء الله که بتوانید با موفقیت این مرحله از زندگی را نیز پشت سر گذاشته و با توبه ی حقیقی از خودارضایی پلی بسازید برای رسیدن به خدا...
خوش به حال “زمان” که “صاحبش” تویی...
اللهــ ـ ـ ـم عجـ ـ ـ ـ ل لولیــــــ ـــــک الــفــ ـ ـ ـ رج
پرچمدار قدرتمند انقلاب اسلامی ایران در خطبه های نماز عید سعید فطر:
امروز قضیهی اول جهان اسلام و شاید دنیای انسانیت مسئلهی غزه است./
سگ هاری و گرگ درندهای به انسانهای مظلوم حمله کرده است./
رئیسجمهور آمریکا فتوا صادرکرده که مقاومت باید خلع سلاح شود تاهمین مقدار ضربه که دربرابر این همه جنایت زده را هم نزند!/
برخلاف گفته آنان که حماس و جهاد را باید خلع سلاح کنیم،همه دنیا و بخصوص دنیای اسلام موظفند هرچه میتوانند به تجهیز ملت فلسطین کمک کنند./