/نامه ای به رهبرم2/

سلام امام خوب من...

حالت چطور است؟ خوبی؟

با فتنه های خاموش و بدرفتاری های برخی سران چه میکنی؟

دلم خیلی برایت تنگ شده است.

دوست دارم هر روز سخنرانی داشته باشی.

کاش ما هم روزی برای تو جشن می گرفتیم.

کاش در سالروز درگذشت امام راحل در عین اینکه به یکدیگر تسلیت می گفتیم، سالروز به رهبری رسیدنت را هم تبریک می گفتیم.

کاش کمی انصاف داشتیم....

من کار به ضدانقلاب ها و مخالفان ندارم.

خود ما، فداییانت، کوتاهی کرده ایم.

برخی هستند که امام راحل را قبول دارند ولی تو را نه...

می دانی چرا؟ 

چون از امام راحل فقط می توانند یاد کنند ولی امام حاضر را باید فرمان ببرند.

ولی ما هم امام راحل را دوست می داریم و هم عاشقانه در وصف تو می سراییم.

emam

بگذار دیگران هر چه می خواهند بگویند،

بگذار بگویند ما از تو بت ساخته ایم.

مهم قصد و نیت و غرض ماست.

ما تو را قبل از اینکه رهبرمان بدانیم، بنده ی خدا و سرباز امام زمان می شناسیم.

پس بگذار هر چه می خواهند بگویند.

منتظر نامه های بعدی هم باش.

خیلی زود دریافتشان خواهی کرد.

آلبوم تصاویر مقام معظم رهبری ، تصاویر حضرت آقا ، عکسهای امام خامنه ای ، خامنه ای به روایت تصویر ، عکسهای زمان جنگ آقای خامنه ای ، والپیپر مقام معظم رهبری ، پوسترهای آقای خامنه ای



برچسب‌ها: نامه ای به رهبرم
[ یکشنبه 92/4/16 ] [ 7:2 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/معنا شد/

نماز جمعه تاریخی رهبر انقلاب چگونه پس از 4 سال معنا شد؟

بقای مردمسالاری در ایران؛ مدیون آیت‌الله خامنه‌ای/ قاهره امروز؛سرنوشت تهران بود اگربدعت‌های‎غیرقانونی 88 پذیرفته می‌شد

 «بنده زیر بار بدعت‌های غیرقانونی نخواهم رفت.» حدود چهار سال زمان لازم بود تا این جمله رهبر انقلاب که در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد 88 بیان کردند، معنای اصلی خود را بروز دهد و همگان متوجه شوند حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، چه خطر بزرگی را از سر ایران عزیز دفع کرده است... 

این روزهای میدان «التحریر» قاهره، در میدان «آزادی» تهران هم به وقوع می‌پیوست اگر رهبر انقلاب برای تامین نظر چند نفر از فعالان سیاسی کشور و برخی نامزدهای انتخاباتی، «قانون» رسمی کشور را نادیده می‌گرفت و فصل الخطابی به نام صندوق رای را به اردوکشی خیابانی تقلیل می‌داد.

 
اتفاقی که این روز‌ها در مصر می‌بینیم و خون‌هایی که در خیابان‌های قاهره بر زمین ریخته می‌شوند و حکومتی که با کودتا دست به دست می‌شود، نتیجه عدم پذیرش صندوق رای به عنوان فصل الخطاب تعیین مسئولان سیاسی یک کشور و تلاش برای وزن‌کشی سیاسی از طریق اردوکشی‌های خیابانی است.
 
محمد مرسی که سال گذشته با رای مردم در یک انتخابات بر سر کار آمد، اکنون با کودتای ارتش به دلیل آشوب‌ها و تظاهرات خیابانی کنار می‌رود اما این پایان کار نیست. اکنون گروه‌های سیاسی در مصر فهمیده‌اند که صندوق رای در این کشور تنها یک ارزش نمادین دارد. رئیس‌جمهور بعدی هم حتی اگر با رای مردم در یک انتخابات آزاد برگزیده شود، بعد از مدت کوتاهی باید شاهد اردوکشی خیابانی باشد و‌‌ همان آش و‌‌ همان کاسه.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال 88 حتی آبروی خود را نیز برای حفظ قانون و اعتبار صندوق رای و جمهوریت نظام در طبق اخلاص قرار داد که اگر این اقدام صورت نمی‌گرفت، حتی در صورت تامین نظر کاندیداهای شکست خورده در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، مجددا پس از مدت کوتاهی، گروه مقابل یا طیف‌های دیگر سیاسی به جای تلاش برای کسب قدرت از طریق صندوق رای، اردوکشی خیابانی را کلید می‌زدند تا وزن‌کشی‌های سیاسی را به جای مناسبات قانونی، در کف خیابان جستجو کنند؛ مساله‌ای که باعث می‌شد تصاویری که این روز‌ها از طریق رسانه‌ها در مصر می‌بینیم، در کف خیابان‌های تهران نظاره‌گر باشیم.
 
اگر انتخابات در سال 88 بر طبق خواسته فتنه‌گران باطل می‌شد، باید برای همیشه با صندوق رای در ایران خداحافی می‌کردیم
 
 
درس تاریخی رهبر انقلاب به شکست خوردگان انتخابات سال 88 این بود که برای جبران از دست رفتن قدرت باید اقدامات و فعالیت‌های سیاسی را دنبال کنند تا بتوانند در چهار سال بعد و در انتخابات ریاست جمهوری آتی، کرسی‌های قدرت را کسب کنند. در واقع باید بقا و استمرار دموکراسی و مردم سالاری در ایران را مدیون حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دانست؛ چرا که اگر پافشاری ایشان بر دفاع از رای اکثریت مردم نبود و ایشان نیز مانند بسیاری از سیاستمداران دنیا ترجیح می‌دادند راه ساده‌تر و کم خطر‌تر لابی با کانون‌های قدرت را دنبال کنند و تن به بدعتِ غیرقانونیِ «نپذیرفتن رای و نظر مردم» می‌دادند، اکنون صندوق رای در این کشور کوچک‌ترین محلی از اعراب نداشت.
 
رهبر انقلاب با ایستادگی خود در برابر همه فشار‌ها، توهین‌ها و تخریب‌ها، به دوست و دشمن ثابت کردند که «جمهوری اسلامی اهل خیانت در آرای مردم نیست»، حتی اگر اردوکشی های پرهزینه خیابانی در مقابل آن طراحی شود. گزاره‌ای که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری هم برای چندمین بار اثبات شد و انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهور، آن هم تنها با هفت دهم درصد اختلاف، حتی ناظران کارکشته بین‌المللی را هم شوکه کرد و انگشت به دهان گذاشت.
 
اگر ایستادگی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و پافشاری ایشان بر صیانت دقیق و جدی از آرای مردم نبود، هر روز خیابان‌های تهران نظاره‌گر جوی خونِ افرادی بودند که در آتش اردوکشی خیابانی طرف های مختلف، جان خود را از دست می‌دادند. هر چند‌‌ همان معدود هموطنانی هم که در فتنه جان خود را از دست دادند، حاصل کینه‌توزی و لجبازی سران فتنه و حامیانشان بودند و «باید» در دادگاه پاسخگوی اعمال غیرقانونی خود باشند و محاکمه شوند اما اینکه آمار کشته شدگان به روزانه صد‌ها نفر نرسید و آرامش این روزهای کشور، همه و همه مدیون مقاومت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در برابر بدعت‌های غیرقانونی است.
 
در واقع، نتیجه عملی مدلی را که میرحسین موسوی در سال 88 بدنبالش بود، امروز می‌توان در کف خیابان‌های مصر دید.
 
رئیس‌جمهور برگزیده‌ای که توسط نیروهای نظامی، برکنار شده و در محاصره است؛ خیابان‌هایی که شاهد درگیری و خونریزی و خرابی هستند؛ رسانه‌هایی که آشوب در کشور را به افکار عمومی جهان مخابره می‌کنند؛ درگیری و کشمکش میان نیروهای سیاسی؛ هرج و مرج و ناامنی... تصور این منظره در ایران هم سخت نبود، اگر «سیدعلی حسینی خامنه‌ای» در برابر خواسته غیرقانونی فتنه‌گران نمی‌ایستاد.



برچسب‌ها: امام خامنه ای | انقلاب | انتخابات ریاست جمهوری
[ شنبه 92/4/15 ] [ 1:58 صبح ] [ سید حجت الله انوشه ]

/نامه ای به رهبرم1/

24 سال می گذرد از روزی که اماممان شده ای...

24 سال می گذرد و تو چقدر پیرتر و شکسته تر شده ای...

اما

با گذشت همه ی این سال ها، هنوز همان جذابیت و وقار و مهربانی در چهره و چشم هایت مشهود است.

در همه ی مراسمات تجلیل از بزرگان، هیچگاه یادی از زحمات تو در این سال ها نشده است.

همه انگار یادشان رفته که چقدر زود ریش هایت سفید شد.

همه انگار یادشان رفته که تو چقدر خون دل خوردی.

بعضی از همسنگرانم ممکن است به من خرده بگیرند که چرا تو را «تو» خطاب می کنم.

اما من با امامم صمیمی تر از آنم که بخواهم در نامه های صمیمانه ام او را «شما» بخوانم.

من امامم را دوست دارم.

بیش از او امام زمانم را دوست دارم.

می خواهم از طریق او به امام زمانم برسم.

کاش برخی هایی که ما را به تحجر متهم می کنند، بدانند که علاقه ی ما به رهبرمان اجباری نیست.

قلبی است.

کاش بدانند که اگر من سرباز و پاسدار ولایت هستم،

عاشق ولایت و امام مهربانم هم هستم.

آقای من.... امام قلبهای مشتاق ولایت...

نمی توانم تو را در یک نامه وصف کنم و برایت بسرایم.

منتظر نامه های بعدی ام هم باش.

آن ها را بزودی برایت پست خواهم کرد.

emam



برچسب‌ها: نامه ای به رهبرم
[ شنبه 92/4/15 ] [ 1:25 صبح ] [ سید حجت الله انوشه ]

/بدون رهبر نمی شود/

امروز اگر بعد از شنیدن اخبار با خود بینیشیم، می فهمیم که وجود رهبر برای یک انقلاب و یک کشور چه مقدار ضرورت و اهمیت دارد.

مردم مصر هنوز یک سال از انقلابشان نگذشته، علم مخالفت و اعتراض برافراشته اند و خواستار کناره گیری رییس جمهور منتخبشان هستند.

mesr

به نظر من دلیل اصلی بی ثباتی و آشوب در مصر عدم وجود رهبر و راهنماست.

انقلاب مردم مصر هم مثل انقلاب ایران بود.

انقلاب ایران بعد از 34سال همچنان با قدرت ایستاده است.

ولی انقلاب مردم مصر به یک سال نکشیده، در آستانه تجزیه و آشوب است.

rahbar

فرق این دو انقلاب، وجود رهبر است.

انقلاب ایران رهبر داشت.

انقلاب مصر رهبر نداشت.

اگر رهبری چون امام خمینی وجود نداشت، اولا انقلابی شکل نمی گرفت و دوما اگر شکل می گرفت، با کوچکترین نابسامانی، از هم می پاشید.

وجود رهبر عادل و آگاه برای حفظ و بقای جامعه لازم است.

مثلا فرض کنید که این انقلاب بدون رهبر بود، قائله ی بنی صدر توسط چه کسی فیصله می یافت؟

یا در زمان خودمان، حرف آخر را در خصوص یکشنبه سیاه چه کسی می زد؟

و هزاران مثال و شاهد دیگر که همه حاکی بر اهمیت و ضرورت حضور رهبر در جامعه است.

این نظرات من بود، شما اگر نظر دیگری دارید، بفرمایید.



برچسب‌ها: امام خامنه ای | انقلاب | حرف حساب
[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 3:4 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/نامردها/

حتی نامرد ها نگذاشتند برای انقلاب دو دست بماند...

اما هنوز یک دست هست ...

تا کور شود هر آن که نتواند دید ...

agha



برچسب‌ها: امام خامنه ای | انقلاب
[ یکشنبه 92/4/9 ] [ 2:51 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/پیام امام زمان به شیعیان/

امام زمان (عج)

پس از ستایش و حمد خداوندی که معبودی جز او نیست و درود به سید و مولی و پیغمبر گرامی ما حضرت محمد و خاندان پاکش...اگر چه هم اکنون در مکانی دور از جایگاه ستم گران سکنی گزیده ایم -که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمانمان را مادامى که دولت دنیا در دست فاسقان است در دوری ما دیده است-، ولى با این حال به أحوال شما آگاهیم و چیزى از اخبار شما بر ما پوشیده نیست و از خواری و مذلتی که دچارش شده اید باخبریم، و این پیش آمد بدان سبب شد که بسیارى از شما بسوى آنچه پیشینیان صالح از آن رو گردان بودند متمایل گشته و بدان عهدى که از ایشان گرفته شده بود پشت پا زدند که گویا به آن پیمان آگاه نیستند. 

ما از رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و یاد شما را از خاطر نبرده ایم که اگر جز این بود دشواری ها و مصیبت ها بر شما فرود می آمد دشمنان شما را ریشه کن مى نمودند، پس تقوای خدا پیشه کنید تا در بیرون آمدن از فتنه ای که به شما روی آورده نجاتتان بخشیم، فتنه و آشوبی که هرکس أجلش فرا رسیده باشد در آن هلاک می گردد و آن کس که به آرزویش رسیده باشد از آن دور ماند.

و آن فتنه نشانه‏اى است براى نزدیک شدن حرکت ما و اظهار نمودن شما امر و نهى ما را براى همدیگر، و خداوند نور خود را تمام خواهد کرداگرچه مشرکان را خوش نیاید.

از آتش برافروخته جاهلیت که گروه های اموی آن را شعله ور ساخته و گروه هدایت یافته را بدان می ترسانند به تقیه پناه برید و چنگ زنید. من عهده دار نجات کسی هستم که در آن فتنه برای خود مقام و جایگاهی نجوید و در عیبجویی از آن به راهی پسندیده گام گذارد.

از حادثه ای که به هنگام فرا رسیدن ماه جمادى الاول همین سال روی خواهد داد عبرت بگیرید و از خوابی که شما را فرا گرفته برای حوادث بعدی بیدار شوید... .

پس هر یک از شما باید کارى کند که او را به دوستى و محبت ما نزدیک گرداند و از آنچه خوش آیند ما نبوده و باعث کراهت و خشم ماست دوری گزیند زیرا امر ما ناگهانی فرا می رسد در هنگامی که توبه و بازگشت برای او سودی ندارد و پشیمانیش از کیفر ما نجاتش نمی بخشد، خداوند راه رستگارى را به شما الهام فرماید و در توفیق‏یابى به رحمتش درباره شما لطف نماید.

این نامه ما است به تو (شیخ مفید) اى برادر دوستدار و مخلص وبا صفاى در مودت و یار با وفاى ما...این نامه و مضمون آن را به هر کس که اطمینان دارى برسان و همگى آنان را بعمل کردن بدان سفارش کن ان شاء اللَّه. 

و صلى اللَّه على محمّد و آله الطاهرین.

(برگرفته از نامه امام عصر عج به شیخ مفید ره/کلمة الامام المهدی/ص189)



برچسب‌ها: امام مهدی(عج)
[ شنبه 92/4/8 ] [ 7:49 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/یادش بخیر آن روزها/

یادش بخیر آن روزها...

برای یاد از دکتر سید محمد حسین بهشتی یک جمله از ایشان کافی است:

ما شیفتگان خدمتیم، نه تشنگان قدرت...

روحش شاد و راهش پر رهرو باد...

beheshti



برچسب‌ها: امام خامنه ای | انقلاب | شهید بهشتی
[ جمعه 92/4/7 ] [ 3:19 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/چه شد که امام مجروح شد؟/

32 سال می گذرد.

32 سال می گذرد از روزی که دست راست امام خامنه ای سست شد.

شاید خیلی ها برایشان سؤال پیش بیاید که اصلا چطور شد که دست راست امام مجروح شد. برخی به اشتباه چیزهای غیرواقعی ای را می انگارند. مثلا فکر می کنند که دست ایشان در جبهه ی جنگ مجروح شده است یا ...

آری این افراد درست می پندارند ولی با این تفاوت که این مجروحیت در سنگر مسجد ابوذر برای امام حاصل شد نه در سنگر جبهه.

بگذارید به طور خلاصه جریان را بگویم:

گروه های تروریستی از جمله  گروهک فرقان از همان ابتدای انقلاب تصمیم به ترور افراد سرشناس و انقلابی نظام که در آینده ممکن بود برای آنها خطر داشته باشند، گرفته بودند و در اکثر موارد به اهداف پلید خود رسیدند. مثل به شهادت رساندن استاد مطهری، دکتر بهشتی، شهید رجایی و...

گروهک های تروریستی به خوبی می دانستند که وجود حجت الاسلام خامنه ای در آینده، برای گروهک تروریستی شان خطرناک خواهد بود.

 و این چنین بود که 32 سال پیش، مثل امروزی، برنامه ریختند تا حجت الاسلام خامنه ای را که یکی از بزرگترین افراد انقلاب و از یاران نزدیک امام محسوب می شد، ترور کنند.

آنها یک بمب را درون ضبط صوتی جاسازی کردند و به مزدورانشان دادند که آن را هنگام سخنرانی در مقابل حجت الاسلام خامنه ای بگذارند.

ضبط صوت دست به دست چرخید تا به دست نفر آخر رسید.نفر آخر، حواسش را خوب جمع کرد و ضبط صوت را جایی گذاشت که سمت چپ حجت الاسلام قرار می گرفت. یعنی دقیقا نزدیک قلب ایشان...

یکی از اتفاقات بسیار عجیب و شاید بتوان گفت معجزه آسایی که در این زمان رخ داد، این بود که محافظ حجت الاسلام بطور اتفاقی جای ضبط صوت را عوض کرد و آن را در فاصله ای دورتر از حجت الاسلام و در سمت راست ایشان قرار داد. در واقع دلیل اصلی جان سالم به در بردن حجت الاسلام از این انفجار تروریستی، همین کار محافظ ایشان بوده است و گرنه..

بگذریم. بمب درون ضبط صوت در ساعت معین منفجر شد. و...

.

.

agha

رگ های دست راست و سیستم عصبی اش متلاشی شده بود.

این قسمت را از یکی از محافظان ایشان نقل می کنم:«جراحت خیلی سنگین بود، سمت راست بدن پر از ترکش و قطعات ضبط صوت بود، حتی یکی از ترکش‌ها زیر گلوی آقا جا خوش کرده بود. قسمتی از سینه ایشان کاملا سوخته بود! یکی دو تا از دنده‌ها هم شکسته بود. دست راست هم کاملا از کار افتاده بود و از شدت ضربه ورم کرده بود. استخوان‌های کتف و سینه کاملا دیده می‌شد.»

با تلاش پزشکان سلامت ایشان بازیابی شد. ولی دست راست ایشان هرگز التیام نیافت.

***

این بود جریان مجروحیت حجت الاسلام.

حجت الاسلامی که امروز ملت ایران به خود می بالد که رهبری چون او دارد.

حجت الاسلامی که خونی که در رگ ماست، تقدیم به اوست.

و حجت الاسلامی که امروز امام، رهبر و پیشوای این امت است.

ماهی که ترور گشت خدا یارش بود

جانبازی در راه ولی کارش بود

گشتم به جهان ندیده ام همچون او

سید علی خامنه ای نامش بود

agha



برچسب‌ها: امام خامنه ای
[ پنج شنبه 92/4/6 ] [ 9:42 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/صرفا طنز!!/

تذکر مهم: سلام دوستان. تصمیم گرفتم مناسب با فضای وبلاگ، و برای خارج شدن از جو خشکی که وجود داره، یه مطلب طنز تو وبلاگ قرار بدم. این مطلب «صرفا» طنزه. پس خواهشا کسانی که این مطلب رو میخونند، هیچ توهینی رو به کسی قلمداد نکنند.باتشکر


 

kandidaha

این طنز به نقل از سایت صراط نیوز است  به نظر اقدام جالبیست که از دو منظر قابل تقدیر است . اول فضای خشک و سخت انتخابات سبک میشود از سوی دیگر رئیس جمهور منتخب را آماده انتقاد و انتقاد پذیری می نماید:

 از آنجا که ما کارمان خیلی درست است توانستیم دستگاهی اختراع کنیم و چهارسال بعد را با پیش فرض اینکه هر یک از نامزدهای ریاست جمهور رئیس جمهور می شدند پیش بینی کنیم! البته این دستگاه را بیشتر به این خاطر اختراع کردیم که سرشوخی را با دکتر روحانی باز کنیم. هر چند دکتر احمدی نژاد می رود، اما بالاخره یک طوری ما طنزنویس ها هم باید نان بخوریم دیگر!

اگر مهندس غرضی رئیس جمهور می شد:

به قول شاعر: “تصور کن، اگه حتی، تصور کردنش سخته!”؛ با رئیس جمهور شدن ایشان طنزنویسان به جلسات هیات دولت دعوت می شدند و کلا همه دور هم می گفتن و می خندیدن؛ نشاط جامعه اینقدر بالا می رفت که دیگر هیچ بیمار روانی در کشور وجود نمی داشت و همه روانشناسان به این دلیل از کار بیکار می شدند!

بعد از چند ماه و با کاهش تورم به زیر صفر، کشور دچار رکود اقتصادی می شد و مسئولان به این فکر می افتادند که حالا باید چیکار کنند؟!

در طی 4 سالی که ایشان رئیس جمهور می بودند تیمی تشکیل می شد پاسخ سوالات فلسفی ایشان را بدهد؛ و بالاخره معلوم شود که آیا فرهنگ در طول حرکت می کند یا در عرض؟! و یا اینکه بالاخره فرهنگ موجودی زنده است یا خیر؟!

در طی این دوران “دولت ضدتورم” ایشان با هرگونه “تورم” مبارزه می کرد و بعد از رفع تورم اقتصاد، به شکم های متورم همشهریان هم پرداخته می شد و دیگر کسی در کشور اضافه وزن نمی داشت!

اگر دکتر جلیلی رئیس جمهور می شد:

از یکدم همه ظرفیت ها آزاد می شدند! همه آدم ها هم با ظرفیت می شدند و دیگر کسی از انتقاد کس دیگری دلخور نمی شد! حتی ظرفیت باک خودروها را هم افزایش می دادند تا با یک باک بنزین بتوانی از اینجا تا محل اجلاس 5+1 بروی ، با کاترین مذاکره کنی و برگردی!

اگر دکتر عارف رئیس جمهور می شد:

بالاخره به دکتر می رفت و به دکتر می گفت که: “4سال دل درد گرفتم!”؛ همه معادن را به جاذبه گردشگری تبدیل می کرد و البته مرام لوطی گری و تریپ معرفت را هم در کشور ترویج می داد.

اگر دکتر رضایی رئیس جمهور می شد:

همون موقع اعلام نتایج کنار می کشید و نفر دوم می شد رئیس جمهور ؛ آقا محسن در بیانیه استعفایش می نوشت: “لذتی که در نامزد شدن هست در انتخاب شدن نیست! من هدفم در این سال ها نامزد شدن بود نه رای آوردن! وقت ندارم رئیس جمهور بشم! می خوام برم مطالعه و تحقیق کنم و برنامه هام رو ارتقا بدم تا 4 سال بعد با برنامه هایی جدید دوباره کاندیدا بشم!”

* اگر دکتر قالیباف رئیس جمهور می شد:

تیم مذاکره 5+1 با احترامی ویژه به ایران دعوت می شدند و بعد گازانبری مذاکرات را پیش می بردیم!

* اگر دکتر ولایتی رئیس جمهور می شد:

یک واحد درسی با عنوان “چگونه مذاکره کنیم!” به واحدهای درسی دانشجویان اضافه می شد!!

* اگر دکتر حداد عادل رئیس جمهور می شد:

بعد از چهارسال تازه باورش می شد که این اتفاق افتاده که خیلی دیر بود و زمان ریاستش بر قوه مجریه به اتمام می رسید!

حالا که دکتر روحانی رئیس جمهور شد:

ابتدا سعی می کند با کلیدش، قفل های زده شده بر رشد اقتصاد و اشتغال را باز کند! اما بعد از مدتی متوجه می شود این قفل ها محکمتر از این حرف ها هستند و از دکتر احمدی نژاد می خواهد کلیدها را پس بدهد! اما به دلیل اینکه کلیدها پیدا نمی شوند بالاخره می روند و از یکی از نامزدها گازانبر(!) می گیرند و همه قفل ها را می برند!

پوزخند شاد باشید پوزخند



برچسب‌ها: انتخابات ریاست جمهوری | کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری
[ پنج شنبه 92/4/6 ] [ 12:6 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]

/انتظار یعنی.../

[ دوشنبه 92/4/3 ] [ 9:33 عصر ] [ سید حجت الله انوشه ]