/توهم تقلب/
ببینید که امسال هم طبق روال مقام معظم رهبری بعد از اغلام نتایج به مردم و منتخب ملت تبریک گقتند.
برچسبها: انتخابات ریاست جمهوری
یاران همیشگی سلام. در پی پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات، تصمیم گرفتم که اولا نامه ای خطاب به خود ایشان بنویسم(که در وبلاگ موجود است) و سپس سخنی با شما دوستان و همسنگری های عزیز داشته باشم.
پیش از انتخابات همه ی ما طرفدار یکی از نامزدها بودیم و اکثرا این طرفداری و علاقه مندی را در وبلاگ هایمان منتشر کردیم و با آگاهی دادن به مردم، آنها را تشویق کردیم که به کاندیدای مورد نظر ما رأی بدهند. کاندیدای مورد نظر ما هر که بود و هرچه قدر که رأی آورد، بالأخره انتخابات انجام شد و رییس جمهور منتخب اکثریت مردم، معرفی شد.
اکنون نه تنها ما سربازان جبهه ی سایبری بلکه همه ی مردم ایران وظیفه داریم رییس جمهور منتخب را به رسمیت بشناسنیم و در مرحله ی بعد به او کمک کنیم تا بتواند مسئولیت های خود را به شایسته ترین نحو انجام دهد.
پس برادرانه از همه ی شما خواهش می کنم که از واکنش های تند و نوشته های تشویش برانگیزی که موجب تنش میان ما سربازان ولایت، می شود، پرهیز کنید و والاترین و بزرگترین مشی مقام معظم رهبری، یعنی قانون مداری را سرمشق نوشته هایتان را قرار دهید و با نوشته هایتان ثابت کنید که در عمل هم ولایتمدار هستید.
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین دکتر روحانی
سلام و درود بر شما
پیروزی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و کسب عنوان هفتمین رییس جمهور اسلامی ایران را به شما تبریک و شادباش عرض می کنم.
اما لازم می دانم نکاتی را از طرف همه ی رزمندگان و سربازان جبهه ی سایبری به شما عرض کنم:
1- همانگونه که مستحضرید حضور مقتدرانه و حماسی ملت شریف و بزرگوار ایران در درجه ی اول مهر تأییدی بر نظام مقدس جمهوری اسلامی است. نظامی که با رهبری امام ریشه دواند و با خون شهیدان آبیاری شد. پیام اصلی این حماسه شکوهمندانه، پایبندی ملت ایران به آرمان های انقلاب و بیعت دوباره با رهبر معظم انقلاب می باشد. امیدواریم این حضور حماسی را قدر بدانید و در عمل هم پایبندی به آرمان های انقلاب را نشان داده و در مسیر روشنی بخش ولایت حرکت کنید.
2- همانگونه که گفته شد، مردم به وظیفه ی خود عمل کردند و با حضور درپای صندوق های رأی بار دیگر شکوه و اقتدار و همبستگی خود را به جهانیان ثابت کردند. ملت ایران اولین مظهر عبارت شعار امسال یعنی حماسه سیاسی را تحقق بخشیدند. اکنون نوبت شماست که عبارت دوم آن یعنی حماسه اقتصادی را با توکل به خدا و بکارگیری افراد مؤمن و کارآمد به تحقق برسانید و وعده ها و گفته هایتان را جامه ی عمل بپوشانید.
3- مردم ایران با شرکت در انتخابات در مرحله اول پایبندی خود را به نظام نشان دادند و در مرحله ی بعد به شما، به عنوان امین و خدمتگزارشان، رأی اعتماد دادند. بدانید که اکنون وظیفه ی سنگینی بر دوش شما قرار گرفته است. شما اکنون چهارسال وظیفه ی خدمتگزاری را به عهده گرفته اید. انشاالله آنجنان که شایسته است، پاسخ این اقبال عمومی را با پابندی به ارزش های انقلاب و حل مشکلات مردم به طور شایسته ای به مردم بدهید.
4- ازشما میخواهیم که درمورد انرژی هسته ای لحظه ای کوتاه نیایید و نگذارید خون دانشمندانمان پایمال شود.
5- ازشما میخواهیم که فلسطین وسوریه رافراموش نکنید.
6- نکته ی آخر و مهم ترین نکته ای که می خواهم از سوی سربازان جبهه ی سایبری و در سطح وسیعتر از سوی ملت ولایتمدار ایران اسلامی،خدمت شما مطرح کنم این است که ما همگی شما را شخصیتی ولایتمدار و پیرو مقام معظم رهبری می دانیم و تا زمانی به شما رأی اعتماد داده ایم که در خط بصیرت بخش ولایت گام بردارید و امیدواریم که شما در عمل نیز پایبندی خود به ارزشها و آرمان های انقلاب و در رأس آن ولایت فقیه را به اثبات برسانید و همیشه ولایتمدار باشید و ولایت مدار بمانید.در پایان برای شما در مسیری که در آن قدم نهاده اید، آرزوی توفیق روز افزون مسئلت می کنم و امیدوارم که همیشه پایدار، موفق و در مسیر ولایت باشید.
تو و رسانه هایت می گویید ما نباید رأی بدهیم ولی ما اینگونه ایم:
1. ما پیروان حضرت عیسی مسیح(ع) و ایرانی هستیم . مامسیحیان ایران در حماسه سیاسی 24 خرداد ملت کشورمان شرکت خواهیم کرد ؛
2. ما عربهای ایران برای سربلندی کشورمان با آگاهی و نشاط پای صندوقهای رأی حضور مییابیم ؛
3. ما زرتشتیان ایران کما فیالسابق پای اعتلای کشور ایستادهایم و 24 خرداد چون همیشه در صحنهایم ؛
4.سنی ایرانیایم ، حق داریم مسئولان اجرایی کشورمان را انتخاب کنیم ؛
5. وظیفه دینی و انقلابی ما شیعیان ایران اسلامی است که "پشتیبان ولایت فقیه باشیم تا به مملکتمان آسیب نرسد" . لذا حضور حداکثری در انتخابات را تکلیف خود میدانیم ؛
6.اصلاحطلبیم ، اصلاح امور کشور را با انتخاب رئیس جمهوری تابع ولی فقیه و قانون اساسی و دلسوز برای نظام و مردم و انتخاب اعضای شورای شهر و روستایمان در 24 خرداد دنبال میکنیم ؛
7. ما نسل سوم انقلابیم ، اولین بار است که از حق رأی دادن استفاده خواهیم کرد . ما رأی اولیها با حضور پرشور در انتخابات خرداد ، حماسه میآفرینیم ؛
8.اصولگرایی و پایبندی به اصول اساسی انقلاب ، راه حضرت امام خمینی(ره) و نظام در پوست و خون ماست و تا پای جان از همیٌت و ارزشهای انقلاب و نظام اسلامی حمایت میکنیم.
9. ما نسل اول انقلابیم و برای پیروز انقلاب به رهبری معمار کبیر انقلاب اسلامی و استقرار نظام برآمده از انقلاب از جان خود گذشتهایم . امروز شرکت در انتخابات نظام مقدس اسلامی را در مقابل فشارها تحریمهای استکبار بیمه خواهدکرد و ما چون همیشه ایستادهایم ؛
10.ما فدائیان ولایتیم ، حماسهآفرینی به پیروی از رهبر ،وظیفه ماست . در این راه تا پای جان ایستادهایم .
راستی ، چه فرق میکند ما از کدام قوم و قبیله و پیرو کدام دین و مذهب و وابسته به کدام جریان سیاسی و اجتماعی هستیم ! ما ملتی متکثر دینی ، مذهبی و قومی هستیم ، اما متکثر واحدیم .
ترکیم ، کُردیم ، بلوچیم ، فارسیم ، عربیم ، ترکمنیم ، طالشی هستیم ، گیلکیم و یا به هر زبان و گویش دیگری سخن میگوئیم ؛
مسلمانیم ، مسیحیایم ، زرتشتیایم و یا کلیمی ؛
اصولگرائیم ، اصلاحطلبیم و یا بدون گرایش گروهی و جریان سیاسی ؛
ما ایرانی هستیم...
اولا ما حق داریم در تعیین سرنوشت کشورمان دخالت کنیم . انتخاب رئیس قوه مجریه و اعضای شوراهای اسلامی شهر روستا حق ماست ؛
ثانیا وظیفه داریم در یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین برنامههای کشورمان ، یعنی انتخابات شرکت کنیم .
ما ایرانیان از هر قوم و قبیله و با دین مذهب و با هر گونه گرایش ؛ تصمیم داریم همچون سی و چهار سال گذشته هم از حق تعیین سرنوشت خود استفاده نمائیم و هم به وظیفه خودمان در قبال کشومان عمل کنیم .
آری ما اینگونه ایم و روز انتخابات با تو چنین کردیم:
امروزه هستند افرادی که از خارج این شبهه ها را وارد افکار عمومی می کنند و متاسفانه افرادی هم خواسته یا ناخواسته این شبهات را در سطح جامعه بازتاب می دهند و موجب تشکیک مردم نسبت به مسئولان نظام می گردند. اما آن چیزی که مهم تر از شبهه است، رفع شبهه است.
در پاسخ به این سوال باید گفت که تولیدنسل و فرزند داری یک مسئله ی مقطعی نیست که مثلا مربوط به چندسال باشد و تمام شود. تولید مثل و رشد جمعیت از مسائل مهم اجتماعی است که در تاریخ و برای آیندگان تأثیرگذار است. با ذکر یک مثال این مسئله را برایتان روشن تر میکنم. در سالهای اول انقلاب-بخصوص دهه ی شصت- خانواده ها به یکباره تولیدنسل را افزایش دادند و نتیجه اش در زمان ما آشکارتر شد. چون پس از گذشت حدود 3دهه از آن دوره، همه ی آن بچه ها بزرگ شده و امروزه جوانان کشور ما را تشکیل می دهند. و به همین دلیل است که درحال حاضر، کشور ما جزو کشورهای جوان دنیا محسوب می شود. این، به دلیل همان رشد جمعیت در دهه ی شصت است.
چند مورد از مشکلات و معضلات تحدیدنسل در جامعه ی امروز به اختصار عبارتنداز:
1- امروزه با تحدید نسل و کم فرزندآوری خانواده، درآینده چهره ی کشور پیر خواهد شد. بر اساس آمارهای گوناگون مراکز علمی معتبر دنیا، پیر شدن جامعه با کاهش جمعیت رابطه ی مستقیم دارد. یعنی هرچه جامعه پیرتر شود(تعداد جوانان جامعه کمتر شود)، رشد جمعیت کاهش بیشتری خواهد داشت.
2- وقتی رشد جمعیت و تعداد جوانان کشور کمتر شود، قاعدتا کشور از لحاظ رشد علم و صنعت سیر نزولی خواهد داشت.
3- با "کم فرزندآوری" در این دوره، در آینده مفهوم های «خاله،دایی،عمو،عمه و...» به تدریج رنگ خواهند باخت و روابط خانواده ها نیز کمرنگ تر خواهد شد.
این ها از جمله خطراتی هستند که ما در صورت تحدید نسل با آنها مواجه می شویم.
و اما در مورد شبهاتی که عرض شد باید گفت: گرانی و تورم یک مسئله ی مقطعی است و مانند مسئله ی تحدیدنسل، یک مسئله امتداددار نیست. آنهایی که این مسئله را مدام تکرار می کنند شاید به این نیندیشیده اند که با تحدید نسل چه ضربات جبران ناپذیری بر کشور وارد می شود. بله. درست است. گرانی هست. تورم هست. ولی مقطعی است و وبا کنترل صحیح پایان پذیر است ولی اگر ما اکنون به همین روش جمعیت را کاهش بدهیم، ضربات سنگینی را بر پیکره ی میهن عزیزمان، در آینده وارد می کنیم.
بصیر باش همسنگر......
اگر آن روز حسین فاطمه تنها ماند
نگذاریم که این واقعه تکرار شود
نگذاریم که در نای سقیفه بدمند
شیر حق در ستم و فتنه گرفتار شود
نگذاریم که اصحاب جمل فتنه کنند
شک و تردید و ریا رونق بازار شود
نگذاریم که قران بر سر نیزه کنند
گرم ، بازار ریاکاری و دینار شود
نگذاریم حسن بار دگر در کوفه
در میان سپهش بیکس و بی یار شود
نگذاریم حسین بن علی در میدان
بی علی اکبر و عباس علمدار شود
نگذاریم که خون شهدای شیعه
پایمال ستم و فتنه اشرار شود
نگذاریم علی سید و عیسای زمان
چاه با سینه او محرم اسرار شود
نگذاریم که سالار خراسانی ما
غرق درغربت و بی یار و مددکار شود
به نظر من دکتر سعید جلیلی شخصیتی مؤمن، انقلابی، شایسته و ولایتمدار است، اما در این برهه تاریخی تجربه و شاید توان لازم برای بدست گرفتن مدیریت اجرایی کشور را دارا نمی باشد. شواهدی بر این مدعا:
فعالیت چندین ساله ی ایشان در وزارت امور خارجه و شورای عالی امنیت ملی، از ایشان شخصیتی سیاسی و دیپلماتی برجسته ساخته است اما به نظر من شخصیت ایشان چنان که برای یک رییس جمهور باید باشد، مردمی نیست.
با تمام احترامی که برای ایشان و دیگر رزمندگان جبهه ی حق علیه باطل قائلم، ولی به نظرم ایشان با مجروحیتی که دارند، شاید نتوانند به خوبی از فعالیت های فشرده و سنگینی که یک رییس جمهور باید آنها را انجام دهد، بر بیایند.
نوع صحبت کردن ایشان بسیار لفظ قلم و بسیار مؤدبانه است که این یک مزیت برجسته است ولی همین موضوع باعث می شود که شاید ایشان نتوانند با مردم عامه ی کشور و اقشار مختلف به خوبی ارتباط بر قرار کنند.
در پایان این موضوع را باز تذکر می دهم که به نظر من ایشان برای «ریاست جمهوری»آنچنان که باید مجرب و توانا نیستند ولی به خوبی می توانند از مسئولیت های دیگری مانند فعالیت در زمینه سیاست خارجی بر بیایند چنانکه در این زمینه کارنامه درخشان و قابل قبولی دارند.
اگر با نظرات من مخالفید، نظر بدهید
آقای احمدی نژاد
سلام
من به نمایندگی از جوانان ولایتمداری که سال 84 با شور و شوق به شما رأی دادند و درسال 88 هم باز علاقه ی خود رانسبت به شما نشان دادند وهمچنین ازطرف بخش عظیمی ازمردم سرزمینم،ایران،با شماسخن می گویم.
بگذارید کمی به عقب برگردیم. سال 84 بود و موعد انتخابات ریاست جمهوری. مردی به صحنه ی انتخابات آمد که شعارش مردم مداری و ولایتمداری و عدالت محوری بود. او شهردار تهران بود و نظرسنجی ها حاکی از این بود که او کمترین شانس را برای پیروزی در انتخابات و جلو زدن از افرادی چون آقای هاشمی دارد. ولی مردم به او اعتماد کردند. او را باور کردند هم خودش را و هم حرف هایش را...
انتخابات برگزار شد و به دور دوم کشیده شد و همان مرد به عنوان ششمین رییس جمهور ایران، حکم تنفیذش را از دست رهبر انقلاب گرفت. راستی یادتان هست آن روز را که بوسه بر دست آقا زدید؟؟
بگذریم... همان مرد که شما باشید رییس جمهور شد و شور و شعف غیر قابل وصفی میان مردم و خصوصا جوانان پیدا شد. همه خبر از ایرانی آباد و سرفراز در آینده ای نزدیک می دادند. همه شاد بودند که شما رییس جمهور شده بودید.
انصافا هم خیلی تلاش کردید. خیلی زحمت کشیدید. خیلی پروژه ی عمرانی به ثمر رساندید. خیلی برای آبادانی ایران کوشیدید. دست شما درد نکند به خاطر این زحمتهایی که کشیدید.
در قبال این زحمت ها شور و شوق مردم هم به سوی شما سرازیر شد و مخصوصا در سفرهای استانی تان سنگ تمام گذاشتند و برای استقبال و سخنرانی هایتان جمعیت های چندصدهزارنفری گرد آوردند.
روزهای خوبی بود. حرف های خوبی می زدید. وعده های خوبی می دادید. مردم هم شاد بودند که رییس جمهورشان به فکرشان است. از وجود شما خوشحال بودند. به همین دلیل هم بود که در سال 88 باز هم شما را برای ریاست جمهوری انتخاب کردند چون شما را همان مرد خدوم 84 می دانستند.
گفتم که یکی از شعارهایتان ولایتمداری بود. یکی از دلایل اقبال مردم به شما هم همین شعار بود. مردم خوشحال بودند که کسی که سرکار می آید، ولایتمدار است، پیرو رهبر است. مردم شما را بازوی رهبری می دانستند و رهبری هم خوب از دولت شما پشتیبانی کردند و همیشه از مواضع و اقدامات شما حمایت کردند و شما را انسانی شجاع و سختکوش و هوشمند خواندند. یادتان هست که....
همه ی اینها گذشت تا رسیدیم به سال 90. برخی از اقدامات و تصمیم گیری های شما باعث شده بود برخی ها بگویند احمدی نژاد با رهبری زاویه پیدا کرده. ولی مگر مردم این حرفها را باور می کردند؟ آنها هنوز به شما باور و اعتقاد قلبی داشتند. شما در قلب خیلی ها نفوذ کرده بودید.
ولی انگار کم کم داشت قضیه جدی می شد. شما انگار کمی دیگر به فکر بازی های سیاسی افتاده بودید. وقتی جوانفکر را بازداشت کردند، از رییس قوه قضاییه تقاضای بازدید از زندان اوین را کردید. مردم با خود اندیشیدند چرا در این 8سال به زندان اوین نرفته و حال که یکی از نزدیکانش به زندان افتاده، تقاضای بازدید از اوین را می کند. این ها حرف های مردم است. رییس قوه قضاییه با درخواست شما موافقت نکرد و شما نامه دیگری را رسانه ای کردید و نوعی تنش سیاسی را در کشور با نامه هایتان پدید آوردید. کار را تا آنجا پیش بردید که رهبر انقلاب وارد عمل شد و به شما و مسئولان اخطار داد که اختلافات را میان مردم نکشانید.
ولی انگار شما هوس گوش کردن به سخنان رهبر را نداشتید. همان رهبری که قول داده بودید پیروش باشید.
یکشنبه سیاه را که حتما خوب به خاطر دارید. وزیرتان را داشتند استیضاح می کردند و شما نواری را پخش کردید که کاملا بی ارتباط به موضوع جلسه بود. استیضاح وزیر کار چه ربطی داشت به اختلافات شما با خانواده لاریجانی و کارهای فاضل لاریجانی چه ربطی داشت به برادرانش؟
رهبر مستقیما وارد عمل شد و به شما نشان داد که هرگز از حق مردم نخواهد گذشت. این حرفها را که یادتان هست:
رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشدهاى در دادگاه، دو قوهى دیگر را متهم کرد؛ این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است. یکى از حقوق اساسى مهم مردم این است که در آرامش روانی و در امنیت روانی زندگى کنند؛ در کشور امنیت اخلاقی برقرار باشد. اگر یک فردى متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّى اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاکمهاى نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوهى قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایستهاى براى نظام جمهورى اسلامى نیست.
گروه زیادی از مردم، شکشان تبدیل به یقین شده بود. مطمئن شدند که شما روی خط رهبری حرکت نمی کنید و نتیجه اش هم این شد:
به همین ها بسنده نکردید.
زمانی که اسفندیار رحیم مشایی برای ثبت نام وارد وزارت کشور شد، مردی با او بود. مردی که این نامه خطاب به اوست. مردم می دانستند که طبق قانون حمایت هر یک مقامات اجرایی و دولتی از کاندیدایی خاص خلاف مقررات است ولی نمی دانم چراشما به این مسائل توجه نداشتید.
حالا این شمایید و این مردمی که همه در دلشان می گویند:
ای کاش احمدی نژاد، همانی که بود، می ماند...
رهبری: آن کسانى که امروز با مردم حرف میزنند، آنچه که توانائى انجام آن را دارند و مردم به آن احتیاج دارند، آن را با مردم در میان بگذارند.
قول بدهند با عقل و درایت عمل خواهند کرد؛ اگر برنامهاى در هر موردى از مسائل دارند، آن برنامه را براى مردم ارائه کنند؛
قول بدهند که با پشتکار و ثبات قدم در این میدان پیش خواهند رفت؛
قول بدهند که از همهى ظرفیتهاى قانون اساسى براى اجراى وظیفهى بزرگِ خودشان استفاده خواهند کرد؛
قول بدهند که به مدیریت اوضاع کشور خواهند پرداخت؛
قول بدهند که به مسئلهى اقتصاد - که امروز میدان چالش تحمیلى بر ملت ایران از سوى بیگانگان است - بخوبى خواهند پرداخت؛
قول بدهند حاشیهسازى نمیکنند؛
قول بدهند دست کسان و اطرافیان خود را باز نخواهند گذاشت؛
قول بدهند که به منافع بیگانگان، به بهانههاى گوناگون، بیش از منافع ملت ایران اهمیت نخواهند داد.