• وبلاگ : 🇮🇷سحا نامه🇮🇷
  • يادداشت : /چرا به جليلي رأي نمي دهم/
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مريم 
    در مورد مسئله اول اگر يه بار اون سندشون رو سرچ کنيد اکثر خبرگزاري ها گفتن که اصلا اين اتفاق تو دولت دهم اتفاق افتاده و اصلا کار درستي نبوده که از چيزي که بيشتر مردم ازش بي خبرن بر عليه يه نامزد ديگه استفاده کني!
    در مورد دوم که گفتين نامزدهاي ديگه هم اينجوري ان موافقم ولي حداقل فرق اونا اينه که در مورد رهبر انقدر اغراق نميکنن در حاليکه همه عقل دارن و اشتباهايي هم که رهبر ميکنه ميبينن،اين بدتر باعث انزجار مردم ميشه و شده!و يه سري طرفداراي افراطي حکومت يا شايد خود حکومت نميخواد اينو بپذيره که ما معترضا هم وجود داريم و انکار کردن ما چيزي رو عوض نميکنه!
    در مورد بعدي هم اعتراف ميکنم که از جرئيات بي خبرم و فقط يه چيزي رو ميدونم که اگه يه آدم با تجربه تر ،روشنفکرتر ميومد به گفته همين آقاي ولايتي که مشاور آقاي خامنه اي هم هستن مذاکرات يه قدم و شايد بيشتر جلو ميرفت!
    بالاخره ما بعد ار انتخابات 88 ،بعد از برخورد اونجوري با معترضا و کتمان خيلي از حقيقت ها و يه طرفه به قاضي رفتن حکومت بعدشم 4 سال خفقان خيلي حرف و سوال رو دلمون داريم!
    پاسخ

    سلام مجدد.قبل از پاسخ به سوالاتتان توجه شما را به مسئله اي جلب مي کنم. بنده حامي ايشان براي رياست جمهوري نيستم و حتي به ايشان رأي نخواهم داد و به نظرم سعيد جليلي، رييس جمهور مناسبي براي اداره ي کشور در اين دوره نيست. اين نکته اي بود که ميخواستم يادآور شوم.و اما پاسخ: اول مشخص کنيد که منظورتان از اغراق در خصوص رهبري چيست؟ قبول دارم که ايشان در ظاهر بيش از ديگر نامزدها، ولايتمداري خود را نشان مي دهند ولي واژه ي اغراق را در خصوص اين مسئله درست نمي دانم. و اما مسئله بعدي، همه ما مي دانيم رهبري معصوم نيست و گاه ممکن است اشتباهاتي از او سر بزند اما وجود شخصي عادل و مجتهد که حرف او فصل الخطاب باشد و به تعريفي ديگر، او نظر آخر را بدهد، در جامعه ضروري است. بگذاريد مثالي بزنم، بعد از جريان يکشنبه سياه و بگم بگم هاي رييس جمهور، نوعي تنش سياسي در کشور پديد آمد و در آن زمان همه گوش ها منتظر شنيدن واکنش صريح رهبري بود. واکنش رهبري هرچه که بود، باعث شد که قضيه فيصله و خاتمه پيدا کند. اين مثال کوچکي از هزاران مثالي بود که بر وجود رهبر در جامعه براي حل و فصل مسائل دلالت مي کند. البته باز متذکر مي شوم که هيچکس، اشتباهات رهبري را نفي نمي کند ولي آنچه که مهم است، وجود رهبر در جامعه است. در اين زمينه اگر اشتباه خاصي را مدنظر داريد، خواهش ميکنم مطرح کنيد. مسئله بعدي که شما فرموديد فرد روشنفکرتر و مجرب تري بايد مذاکره ميکرد، بايد بگويم طرف خارجي، کار به شخص ندارد و با سياست کلي نظام و البته پيروي مردم از اين نظام مشکل دارد و دليل تحريم ها هم همانطور که پيش از اين گفتم، ايجاد شکاف بين مردم و نظام است. همانطوري که رهبري در سال85 تذکر داده بودند که دشمن از اين پس بيشتر روي مسئله اقتصاد متمرکز خواهد شد و ديديم که همينطور شد و دشمن با اين تحريم ها در واقع يک جنگ اقتصادي را آغاز کرد. البته اين نکته نيز همانطور که پيش از اين گفتم وجود دارد که تحريم ها اثر کمتري مي داشت اگر دولتمردان اندکي بيشتر تدبير به خرج مي دادند. و اما در پايان خواهش ميکنم آن حرف ها و سوالهايي را که پس از انتخابات 88 در دلتان مانده است، مطرح کنيد. با سپاس