/نامه ای به رهبرم5/
خیلی وقت پیش ها روز 4 آبان روز مهم و خیلی معروفی بود.
در آن روز دربار سلطنتی را آذین می بستند و دوستداران شاه مخلوع به او پیام تبریک تولد می فرستادند.
همه در آن روز میدانستند که امروز تولد شاه است.
اما امروز چه؟
شاید کمتر کسی باشد که بداند امروز تولد توست.
تولد مردی که با انگشت اشاره اش کاخ های مستکبران عالم را به لرزه در می آورد.
تولد مردی است که عمرش را در انقلاب صرف کرد و محاسنش هم در همین انقلاب سفید شد.
تولدت مبارک آقا. من به تو افتخار میکنم.
من به تو افتخار میکنم که برایت جشن تولد نمی گیرند.
من به تو افتخار میکنم که خیلی ها تاریخ تولدت را نمی دانند.
من به تو افتخار میکنم که در این قید و بندها نیستی.
و افتخار میکنم که ظواهر دنیایی را به چشم خواری می نگری.
و همین است راز ماندگاری ات در دل ما.
یادت هست آقا که گفته بودی: «من از کسی که برای تولد من جشن میگیرد، به هیچ وجه متشکر نمی شوم و او را مسئول زیانهای این کار هم میشناسم».
چشم آقا.
ما تولد نمی گیریم.
فقط به تو تبریک می گوییم.
لطف خدا به مردم دنیا ارائه شد
یکباره شوره زار زمین باغ لاله شد
پس کوچه های خاکی مشهد پر از شعف
خورشید شهر خامنه74 ساله شد
برچسبها: نامه ای به رهبرم