/نامه ای به رهبرم2/
سلام امام خوب من...
حالت چطور است؟ خوبی؟
با فتنه های خاموش و بدرفتاری های برخی سران چه میکنی؟
دلم خیلی برایت تنگ شده است.
دوست دارم هر روز سخنرانی داشته باشی.
کاش ما هم روزی برای تو جشن می گرفتیم.
کاش در سالروز درگذشت امام راحل در عین اینکه به یکدیگر تسلیت می گفتیم، سالروز به رهبری رسیدنت را هم تبریک می گفتیم.
کاش کمی انصاف داشتیم....
من کار به ضدانقلاب ها و مخالفان ندارم.
خود ما، فداییانت، کوتاهی کرده ایم.
برخی هستند که امام راحل را قبول دارند ولی تو را نه...
می دانی چرا؟
چون از امام راحل فقط می توانند یاد کنند ولی امام حاضر را باید فرمان ببرند.
ولی ما هم امام راحل را دوست می داریم و هم عاشقانه در وصف تو می سراییم.
بگذار دیگران هر چه می خواهند بگویند،
بگذار بگویند ما از تو بت ساخته ایم.
مهم قصد و نیت و غرض ماست.
ما تو را قبل از اینکه رهبرمان بدانیم، بنده ی خدا و سرباز امام زمان می شناسیم.
پس بگذار هر چه می خواهند بگویند.
منتظر نامه های بعدی هم باش.
خیلی زود دریافتشان خواهی کرد.
برچسبها: نامه ای به رهبرم