سفارش تبلیغ
صبا ویژن

/نامه ای به احمدی نژاد92/

آقای احمدی نژاد

سلام

من به نمایندگی از جوانان ولایتمداری که سال 84 با شور و شوق به شما رأی دادند و درسال 88 هم باز علاقه ی خود رانسبت به شما نشان دادند وهمچنین ازطرف بخش عظیمی ازمردم سرزمینم،ایران،با شماسخن می گویم.

بگذارید کمی به عقب برگردیم. سال 84 بود و موعد انتخابات ریاست جمهوری. مردی به صحنه ی انتخابات آمد که شعارش مردم مداری و ولایتمداری و عدالت محوری بود. او شهردار تهران بود و نظرسنجی ها حاکی از این بود که او کمترین شانس را برای پیروزی در انتخابات و جلو زدن از افرادی چون آقای هاشمی دارد. ولی مردم به او اعتماد کردند. او را باور کردند هم خودش را و هم حرف هایش را...

ahmadi nejad

انتخابات برگزار شد و به دور دوم کشیده شد و همان مرد به عنوان ششمین رییس جمهور ایران، حکم تنفیذش را از دست رهبر انقلاب گرفت. راستی یادتان هست آن روز را که بوسه بر دست آقا زدید؟؟ 

 

بگذریم... همان مرد که شما باشید رییس جمهور شد و شور و شعف غیر قابل وصفی میان مردم و خصوصا جوانان پیدا شد. همه خبر از ایرانی آباد و سرفراز در آینده ای نزدیک می دادند. همه شاد بودند که شما رییس جمهور شده بودید.

انصافا هم خیلی تلاش کردید. خیلی زحمت کشیدید. خیلی پروژه ی عمرانی به ثمر رساندید. خیلی برای آبادانی ایران کوشیدید. دست شما درد نکند به خاطر این زحمتهایی که کشیدید.

سفر استانی

در قبال این زحمت ها شور و شوق مردم هم به سوی شما سرازیر شد و مخصوصا در سفرهای استانی تان سنگ تمام گذاشتند و برای استقبال و سخنرانی هایتان جمعیت های چندصدهزارنفری گرد آوردند.

روزهای خوبی بود. حرف های خوبی می زدید. وعده های خوبی می دادید. مردم هم شاد بودند که رییس جمهورشان به فکرشان است. از وجود شما خوشحال بودند. به همین دلیل هم بود که در سال 88 باز هم شما را برای ریاست جمهوری انتخاب کردند چون شما را همان مرد خدوم 84 می دانستند.

گفتم که یکی از شعارهایتان ولایتمداری بود. یکی از دلایل اقبال مردم به شما هم همین شعار بود. مردم خوشحال بودند که کسی که سرکار می آید، ولایتمدار است، پیرو رهبر است. مردم شما را بازوی رهبری می دانستند و رهبری هم خوب از دولت شما پشتیبانی کردند و همیشه از مواضع و اقدامات شما حمایت کردند و شما را انسانی شجاع و سخت‌کوش و هوشمند خواندند. یادتان هست که....

همه ی اینها گذشت تا رسیدیم به سال 90. برخی از اقدامات و تصمیم گیری های شما باعث شده بود برخی ها بگویند احمدی نژاد با رهبری زاویه پیدا کرده. ولی مگر مردم این حرفها را باور می کردند؟ آنها هنوز به شما باور و اعتقاد قلبی داشتند. شما در قلب خیلی ها نفوذ کرده بودید.

ولی انگار کم کم داشت قضیه جدی می شد. شما انگار کمی دیگر به فکر بازی های سیاسی افتاده بودید. وقتی جوانفکر را بازداشت کردند، از رییس قوه قضاییه تقاضای بازدید از زندان اوین را کردید. مردم با خود اندیشیدند چرا در این 8سال به زندان اوین نرفته و حال که یکی از نزدیکانش به زندان افتاده، تقاضای بازدید از اوین را می کند. این ها حرف های مردم است. رییس قوه قضاییه با درخواست شما موافقت نکرد و شما نامه دیگری را رسانه ای کردید و نوعی تنش سیاسی را در کشور با نامه هایتان پدید آوردید. کار را تا آنجا پیش بردید که رهبر انقلاب وارد عمل شد و به شما و مسئولان اخطار داد که اختلافات را میان مردم نکشانید.

ولی انگار شما هوس گوش کردن به سخنان رهبر را نداشتید. همان رهبری که قول داده بودید پیروش باشید.

یکشنبه سیاه را که حتما خوب به خاطر دارید. وزیرتان را داشتند استیضاح می کردند و شما نواری را پخش کردید که کاملا بی ارتباط به موضوع جلسه بود. استیضاح وزیر کار چه ربطی داشت به اختلافات شما با خانواده لاریجانی و کارهای فاضل لاریجانی چه ربطی داشت به برادرانش؟

رهبر مستقیما وارد عمل شد و به شما نشان داد که هرگز از حق مردم نخواهد گذشت. این حرفها را که یادتان هست:

 رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى دیگر را متهم کرد؛ این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است. یکى از حقوق اساسى مهم مردم این است که در آرامش روانی و در امنیت روانی زندگى کنند؛ در کشور امنیت اخلاقی برقرار باشد. اگر یک فردى متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّى اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاکمه‌اى نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوه‌ى قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایسته‌اى براى نظام جمهورى اسلامى نیست.

گروه زیادی از مردم، شکشان تبدیل به یقین شده بود. مطمئن شدند که شما روی خط رهبری حرکت نمی کنید و نتیجه اش هم این شد:

استقبال92

به همین ها بسنده نکردید.

زمانی که اسفندیار رحیم مشایی برای ثبت نام وارد وزارت کشور شد، مردی با او بود. مردی که این نامه خطاب به اوست. مردم می دانستند که طبق قانون حمایت هر یک مقامات اجرایی و دولتی از کاندیدایی خاص خلاف مقررات است ولی نمی دانم چراشما  به این مسائل توجه نداشتید.

حالا این شمایید و این مردمی که همه در دلشان می گویند:

ای کاش احمدی نژاد، همانی که بود، می ماند...



برچسب‌ها: احمدی نژاد
[ جمعه 92/3/17 ] [ 12:0 صبح ] [ سید حجت الله انوشه ]