/دلم برای امام زمان می سوزد.../
میخواهم کمی از مردم کوفه برایتان بگویم. می شناسیدشان که...
وقتی برای امام حسین نامه نوشتند و پای نامه هاشان را با خونشان امضا کردند، می توانستی اشک شوق را که در چشم هایشان حلقه زده بود، ببینی....
عاشقانه منتظر امام "غایب"شان بودند...
در سرتاسر نامه هایشان واژه ی "العجل" هویدا بود...
در نامه هایشان نوشته بودند که بیا که در اینجا درخت های سرسبز و گلهای خوشبو منتظرند تا قدم هایت را بدرقه کنند.
ولی خیلی نگذشت که انگار نامه هایشان یادشان رفت.
همان هایی که روزی "العجل" می گفتند و برای حضور و ظهور امامشان دست به دعا داشتند، در سپاه عمر سعد قرار گرفته بودند.
برخی هایشان حتی سنگی برداشته بودند به امید اینکه آن را به صورت امام بزنند.
همان امامی که خواستار تعجیل در دیدارش بودند.
آه....
همه ی این ها را گفتم که بگویم یادمان باشد که تاریخ تکرار می شود.
دیگر حالا انگار رقصیدن دختران و پسران جلوی هزاران چشم حریص و هیز منعی ندارد...... دیگر انگار پخش موسیقی حرام با صدای بلند جزو مستحبات نیمه شعبان است .... خب میلاد امام زمان است دیگر..... باید شاد باشیم....
خدا کند کسانی که اینکار ها را می کنند، فقط ناآگاه باشند، مغرض نباشند. در پی مقصودی نباشند....
دلم برای امام زمان می سوزد که این شادی های همراه با ابتذال را به پای میلاد او می گذارند.....
خواهرم......
برادرم.......
با توام.... با خودت... با تو که به خاطر میلاد امام زمان از خانه بیرون آمده ای و می رقصی و ترانه ی حرام پخش میکنی....
تو مگر نمی گویی که برای شادی امام زمان داری می رقصی؟؟؟؟
آیا امام زمان از این کارت راضی است؟؟؟؟؟؟
آیا با رقصیدن جلوی چشم هزاران نامحرم، لبخند امام زمان را احساس میکنی؟؟؟؟
فکر نمی کنی که ممکن است تو هم مثل مردم کوفه بشوی و وقتی امامت آمد، با سنگی به پیشانی اش بزنی؟؟؟؟؟؟
اگر می خواهی برقصی و به قول خودت شاد باشی، این کار را به حساب میلاد امام زمان نگذار....
.
.
.
و در پایان سخنی با امام زمان:
یک کلام
شرمنده ایم...
پ.ن: گاهی تکرار خوب است...
برچسبها: امام مهدی(عج) | نامه به معصومین | حرف حساب