سفارش تبلیغ
صبا ویژن

/یادمان رفته که امتی هستیم برای یک امام.../

امروز جمعه است؛ روزی که می گویند قرار است موعد آمدنت باشد... روزی که بعضی به هیجان می افتند و برخی به وحشت.

و قافله سالار این شور و شوق مردی است از سلاله ی حسین و از نسل احمد و از نوادگان حیدر...

گویا می بینم که فوج فوج مردان خداآشنا به تو ملحق می شوند. چه روز با شکوهی و چه صحنه ی حیرت انگیزی...!

امامِ حاضرم که از دیدگانم غایبی! چقدر احساس بودنت در کنارمان لذت بخش است و چه بسیارند آنان که از این لذت سرشار غافل اند. از بس که به دنیا و اهلش مشغول گشته اند، گویی یادشان رفته است که امتی هستند برای یک امام.

ولی آنان که که طعم این حس لذیذ را می فهمند، عذابی از هم جنس ندیدنت می چشند و انگار دنیا در عذاب ندیدن توست.

آنقدر گیرنده های معنوی مان آکنده از زنگار و آلودگی شده که هر چه پیغام می فرستی، دریافت نمی کنیم و هر چه می گویی، نمی شنویم.

افسران - برگرد برگرد برگرد...!

گاه در اعماق تفکراتم درباره ی تو، به غربت و تنهایی ات پی می برم که به همه ی دوستدارانت سر میزنی و و آنها با تو نجوایی حتی اندک نمی کنند. شاید هم تقصیری نداشته باشند؛ نمی دانند لذت عشقبازی و دردودل با یوسف زهرا با هیچ چیز قابل قیاس نیست.

ولی اماما! مبادا که از این بی مهری ها رنجیده گردی و چون جدت،علی(ع)، سر به چاه بگذاری... چون همان گونه که فرزانه ای گفت:«ما در کلبه ی حقیرانه ی خود چیزی داریم که خداوند در عرش کبریائی اش ندارد. ما این چنین خدایی داریم و او همچون خودش ندارد...» پس نبود ما را با بودن خدا جبران کن.

سیدی! برای هدایتمان دعا کن تا از نبودنت مضطر و پریشان شویم و عاشقانه و عاجزانه صدایت بزنیم و تمنایت کنیم...!

افسران - یادمان رفته که امتی هستیم برای یک امام...



برچسب‌ها: امام مهدی(عج) | نامه به معصومین
[ جمعه 93/10/5 ] [ 11:9 صبح ] [ سید حجت الله انوشه ]